عکس هایه 7 ماهگی ملیکا
سلام عسلم
ملیکا قبل از رفتن به حموم
فدات بشم من
دوستت دارم
جانه دلم چه دستی می خوره دختره من
بوووووووووووووووس فدای تو
قربونه چشات برم من
جوووووووووووووووون
ملیکا اوردکش رو خیلی دوست داره و بیشتر با این بازی می کنه البته بعد از کنترل تلویزیون
اینم ملیکا در حا بازی با کنترل
ملیکا می تونه سوار روروک بشه و حسابی بازی کنه (بسکه صدایه اهنگش رو در می اورده دیگه باتریش ضعیف شده و سر من و باباییش هم حسابی درد می گیره)
اینم ملیکایه مامان وقتی تازه از خواب پا شده " سلام صبحت بخیر عسلم"
ملیکا در حال غل خوردن
ملیکا در حا بازی با عروسکهایه بالایه تختش
ملیکا در حال بوو........واو بو.....واو (صدای ماشین) در اوردن
قربونه لبخندت بره مامانی
ملیکا وقتی می خواد بره خونه مامان جون این لباسایه گرم رو می پوشه و مامانیش اونو با پتو بغل می کنه
ملیکای مامانی وقتی بزرگ شدی باید از زحمات خاله ستاره و مامان جون و خاله سمانه خیلی تشکر کنی اخه هر وقت من کلاس دارم از تو مراقبت می کنن مخصوصا خاله ستاره اون از خداش هست که من کلاس داشته باشم تا بیاد از تو مواظبت کنه خیلی هواسش به تو هست وقتی پیشت هست و از تو نگهداری می کنه من خیالم راحته و به همه کارام می رسم مامان جون و خاله سمانه و بابا جواد هم تو نگهداری تو به من کمک می کنن . همین جا از همشون تشکر می کنم که تو بزرگ کردنت کمکم می کنن .
خدایا بابت خانواده ی خوبی که دارم ازت ممنونم خدایه بزرگ ممنون که هواست به من و خانواده ام هست
خدایا شکرت خدایا شکرت
سایه پدر مادرم رو بالا سر من و خواهرام حفظ کن