ملیکاملیکا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره
آریانآریان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره
آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

بهانه های زندگیم ملیکا و آریان و آنیتا

یک مامان هستم ک شیطونی دخترا و پسرم اینجا می نویسم

تنها بهونه ی زندگیم دوستت دارم

دیگه نوشتن یادم رفته

سلام مجدد  چقدر با تاخیر می تونم بیام بنویسم دیگه نوشتن یادم رفته دیگه دوست ندارم بنویسم حال و احوالم مثل قبلنا نیست ولی خوبم خداروشکر احتمالا اینقدر درگیر روزمرگی شدم که علایقم رو فراموش کردم این روز ها حسابی سرگرم درس بچه ها هستم ملیکا کلاس ششم هست و اریان سوم و انیتا کلاس اولی خودم هم کل روزهای هفته درس برداشتم و کلا خودم رو مشغول کردم تا بتونم شرایط موجود رو تحمل کنم یه وقتایی باید واسه خودت کاری کنی کمتر فکر کنی این روزها بچه ها ابله مرغون گرفتن و من بیشتر از قبل سرم شلوغ شده اول اریان گرفت دو هفته بعدش انیتا و ملیکا و یک پروژه بدون برنامه و سختی بود که اگه خدا بخواد دوره سختش رو گذراندیم  کلا هر ویروسی که باب می ش...
13 اسفند 1401

چقدر نبود تو سخته بابایی

چه روزهای سختی رو می گذرونیم چقدر نبود تو سخت بابای گلم همیشه فصل پاییز رو دوست نداشتم ولی نمی دونستم چرا وقتی بابام رو ۶ اذر۱۴۰۰ از دست دادم فهمیدم که چرا اینقدر پاییز برام غم انگیزه این روزا بدون بابام خیلی سخته انگاری بی کس شدم انگاری دیگه پشت و پناه ندارم خیلی دلم گرفته داغونم عصابم کلا بهم ریخته دیگه مثل قبل شاد نیستم کلا حال خوبی ندارم هر سال این موقع کلی ذوق داشتم ولی امسال اول مهر واسم هیچ رنگی نداشت  سه تا بچه مدرسه ای دارم ملیکا کلاس ششم هست اریان سوم و انیتا کلاس اولی هست خودم هم معلم هستم امسال کل روزام درس برداشتم که تو خونه نباشم دارم خودم رو سرگرم می کنم ولی تو لحظه لحظه از زندگیم نبود بابای مهربونم رو حس می ک...
8 مهر 1401

برای پسرم که بعدا بخونه

پسرم امروز می خوام باهات حرف بزنم می دونم یه روزی بزرگ می شی و اون موقع وبلاگت رو می خونی و می فهمی چقدر دوستت دارم پسر خوشگلم من با تمام وجودم تو رو دوست دارم و دلم می خواد به این باور داشته باشی که اگه تو نبودی دلم یه چیزی کم داشت اینو فقط به خودت می گم پسر خوبم این روزها خیلی منو اذیت می کنی و اصلا تو انجام تکالیف همکاری نمی کنی من ساعت ها باید باهات بازی کنم که یه خط بنویسی خیلی صبر می خواد خیلی بابایی بیشتر سر کار هست وقتی هم میاد خونه خسته هست و نمی تونه با تو کار کنه و همش من باید پیگیر درست باشم واسه همین تو دوستم نداری و فقط بابا رو دوست داری شاید الان فکر کنی چقدر من بدم که همش بهت درس یاد می دم و با حوصله و صبر ازت می خوام تکالی...
29 بهمن 1399

این روزهای من و بچه هام

سلام سلام سلام چه روزهایی شده است چقدر خسته کننده وای خدای من دلم می گیرد وقتی می خوام از روزمرگی هایم حرف بزنم وقتی از خانه ماندن با سه وروجک شیطون حرف می زنم خستگی تمام بدنم را فرا می گیرید چه سال سختی برای من هست چقدر انرژی از من می گیرد و افرین به من که کم نمیارم و همیشه سعی می کنم بچه ها شاد باشن و روزشون تکراری نباشه هر چند واسه خودم تکراریه ملیکا خانم کلاس چهارم هست و آریان خان کلاس اولی این روزها که کلاسها مجازی شده من هم یه معلم تمام عیار باید باشم همه چی بلد باشم همه چی بدونم سر ساعت تو کلاسا انلاین باشم پیگیر باشم البته که خودم هم معلم هستم و باید درس های خودم رو هم آماده کنم خیلی سخت و زمانبر هست انشالله که تموم بشه ملیکا خو...
29 بهمن 1399

روزهای کرونایی

سلام بچه های گلم این روزها به خاطر شرایط کرونا همش خونه هستیم و فقط جواد واسه کارش میره بیرون روزها بهخاطر شیطونی ها و درس مشق بچه ها اصلا کسل کننده نیست تازه پر از هیجان و بازی و شیطنت و لجبازی خرابکاری خاک و گل بازی جیغ ودعوا هست مخصوصا وقتی تکالیف اریان جان شروع می شه پسرم امسال کلاس اولی هست و ملیکا کلاس چهارم اینقدر درگیر درس بچه ها و کارهای خودم هستم که زمان از دستم در می ره این روزا کمی خسته ام از نظر روحی نیاز به ارامش دارم نیاز به استراحت ولی شدنی نیست یه وقتایی فکر می کنم زیاد از حد از خودم کار می کشم ‌.... این روزا همه خسته ان از قرنطینه ولی من خسته تر این روزا سرگرم کردن بچه ها تو خونه سخت شده سرگرمی های بچه ها...
14 آذر 1399

تو همیشه خوب بمون

سلام چه روزهای سختی شده چقدر هضم این شرایط کرونایی واسه منی که ۳ تا بچه شیطون دارم و یه خونه کوچیک سخته چقدر بچه ها اذیت می شن و چقدر من ... خدای خوبم چی رو می خوای ثابت کنی چی رو اینکه قدرت مطلق تویی که می دونم هستی اینکه همه چی دست تو هست اینم می دونم اینکه به همه ثابت کنی عمرمون جونمون همه ی عزیزامون همه و همه رو تو لحظه از زندگی می تونی ازمون بگیری اینم می دونم پس چی رو می خوای ثابت کنی خدای خوبم من تو رو قشنگ می شناسم می دونم مهربونی هات زیادن بخشندگیت بی نهایت عدلت فراوان گذشتت باور نکردنی دلسوزیت همیشگی و هزاران صفت خوب دیگه خدای مهربونم دوست همراهم رحمی به دلهای ما کن از گناه های ما بگذر به خاطر دل پاک بچه هامون .... خد...
21 آبان 1399

عکس اخر سال فرشته های من

اصلا حس و حال عید رو ندارم مثل هر سال نیستم ولی به خاطر بچه ها باید ذوق داشته باشم باید شاد باشم باید خوب باشم باید حال دلم خوب باشه باید مثل همیشه سر زنده باشم حتی تو قرنطینه ی خانگی پسرکم عشقم شاد باش و همیشه بخند ...
29 اسفند 1398