ملیکای شیطون
ملیکا خانم عاشق کنترل تلویزیون ، گوشی موبایل ، سیم و شارژر ، زیر صندلی و این جور چیزاست...چند روز پیش که بنده غافل شدم اومدم دیدم موبایلم تو دهنه ایشونه و پر از آب شده ، حالا هم صداش درنمیاد و اصلا شارژ نمی شه هههههههههههههههه...
هنوزهم عشق کتاب و روزنامه داری من باید یواشکی درس بخونم چون اگه تو ببینی زودی غل غل می خوری و میایی سمتم و نمی زاری درس بخونم و شروع می کنی به گریه چند شب پیش بهت کتاب رو ندادم و تو شروع کردی به گریه ولی بابایی دلش سوخت و یه مجله اورد و داد دستت تو یه دفعه گریه ات بند اومد و شروع کردی به خندیدن خیلی بامزه شده بودی اخه هنوز چشمای قشنگت خیس اشک بود که با دیدن مجله حسابی ذوق کرده بودی و سر چند دقیقه تکه تکه کردی و یه سر و صدایی راه انداخته بودی که نگو . شبی هم خونه مامان جون بودیم بابا جون هر کار کرد نتونست حریفت بشه و تو روزنامه اش رو پاره پاره کردی و حسابی ذوق می زدی
ملیکا الان 6 ماهه و 25 روزش هست الهی مامانی فدات بشه