ملیکاملیکا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره
آریانآریان، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره
آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

بهانه های زندگیم ملیکا و آریان و آنیتا

یک مامان هستم ک شیطونی دخترا و پسرم اینجا می نویسم

از خودم دور شدم

1398/2/9 19:38
نویسنده : مامان
240 بازدید
اشتراک گذاری
پیش نمایش مطلب شما :

داشتم می گفتم ...
وقتی به خودم فکر می کنم احساس می کنم که کار اشتباهی کردم که سه تا بچه پشت سر هم اوردم و دارم در حقشون ظلم می کنم چون وقت ندارم مثل بقیه خونواده ها که یه بچه دارن بهشون رسیدگی کنم احساس گناه دارم یه جور عذاب وجدان نمی دونم چی اسمش رو بزارم ولی هر چی هست حس خوبی نیست هم به خودم و هم به بچه ها نمی تونم مثل قبل رسیدگی کنم
خیلی خیلی از خودم فاصله گرفتم اینقدر که یادم نمیاد چه عادت هایی داشتم چقدر شعر می خوندم و چقدر عاشق بودم ولی الان سخت شدم یه جور بی روح شدم از خودم بدم میاد دیگه مثل قبل نیستم احساس می کنم پیر شدم وای خدا چی دارم می نویسم
به دل نگیرید باز هورمون ها ریختن به هم و دارم به زمین و زمان گیر می دم اصلا بی خیال حال خراب من ، حال شما خوبه ...
بچه های من که خیلی شیطون شدن و هر سه با هم اتیش می سوزونن و یه جوری با هم خراب کاری می کنن که تا چند ساعت نمی شه جمعشون کنم
کاشک وقت داشتم و کاراشون رو می نوشتم اونوقت بهم حق می دادید که اینقد خسته و کوفته باشم
تو پست بعدی خاطرات امروز رو بهتون می نویسم
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)