کارایی که ملیکا می کنه
دوستداشتنی مامان سلام قشنگ مامان روزها داره میگذره و هر روز تو بزرگتر می شی و چیزهای تازه یاد می گیری و من و بابا رو متعجب میکنی،تازگی هم عادت کردی وقتی داری شیر می خوری انگشت نشونه ی مامان رو محکم میگیری و تکون میدی و تا آخر شیر خوردن انگشت مامانی رو ول نمی کنی،از خوشحالی ضعف میکنم وقتی شروع می کنی به تند تند شیر خوردن شکموی مامان برات نگفتم که چقدر تلویزیون دوست داری از همون یک ماهگی وقتی تلویزیون روشن بود همینطوری زل می زدی و نگاه می کردی بعد کم کم شروع کردی با تلویزیون حرف می زدی و گاهی وقتا ذوق زده هم می شی و تند تند دست و پاهات رو تکون میدی و صدا در می یاری. خونه مامان جون که میریم اگه تلویزیون روشن باشه به هیچ ک...
نویسنده :
مامان
20:26