من و ملیکا
سلام عشق مامان
ملیکا جون من وتو همیشه کنار هم هستیم و خیلی به هم وابسته شدیم خیلی زیاد
نمی دونم این وابستگی خوبه یا ......نمی دونم....تمام فکر و ذکرم حول و حوش
تو و خواسته هایه توه ...همش به این فکر می کنم الان چی احتیاج داری ....
و اصلا کاری به خودم ندارم ...گلم دیگه وقت ازاد ندارم ... نمی خوام گلایه کنم نه
می خوام بگم تو همه زندگیم هستی
ملوسکم امروز بردمت حموم خیلی دوست داری اب بازی کنی خیلی با هم بازی کردیم
حسابی خسته شدی و الان خوابیدی .
مامانی پایان نامه ی ارشدم مونده و باید تو این ترم تمام کاراش رو بکنم خیلی
کار داره حسابی گیجم نمیدونم با وجود تو چجوری برم دانشگاه وای خدایا کمکم کن
عزیزم تمام اینها رو گفتم تا باهات حرف بزنم تا باهات دردودل کنم...منتظرم زود بزرگ
بزرگ بشی و مونس مامان بشی همدم مامان بشی الهی دورت بگردم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی