به چی فکر می کنی؟
سلام همه عمر مامانی
عزیزم الان که دارم تایپ می کنم تو داری با خودت بازی می کنی یعنی با اسباب بازی هات بازی می کنی و بلند اواز می خونی و من وقتی صدات می کنم بهم نگاه می کنی و می خندی هی اسباب بازی هاتو می زنی رو هم و سروصدا راه انداختی و هی غل می خوری و باید از زیر میز و صندلی و جاهایه خطرناک بلندت کنم عزیزم بابایی خیلی خسته بو واسه همین خوابیده ولی تو هی صدا می دی می ترسم بیدار بشه
امروز فکر کنم یه کم سرما خوردی اخه اب ریزش بینی داری الهی من بمیرم
وقتی شیرت می دم بیشتر وقتها اروم به یه جا نگاه می کنی و با یه ارامش خاصی شیر می خوری انگاری داری به یه چی فکر می کنی . یعنی نی نی ها هم فکر می کنن؟ اصلا به چی فکر می کنن؟ خیلی واسم جالبه که بدونم تو به چی فکر می کنی الهی دورت بگردم یه وقتایی گردنبند من محکم می گیری و در حال فکر کردن باهاش بازی می کنی و اینقدر محکم می کشیش که گردنم درد می گیره
عزیزه دل مامانی اجازه نمی دم هیچ چیز و هیچ کس ناراحتت کنه همیشه کنارت می مونم و با جون و دل ازت مراقبت می کنم پس نگران هیچی نباش و به چیزایه خوب فکر کن
وقتی ارامش تو روکه تو بغلمی حس می کنم احساس ارامش می کنم و تو رو محکم بغل می کنم و بوسه بارونت می کنم و هزارن مرتبه خدای خوبم رو شکر گذاری می کنم
الان دو هفته ای هست که سوار روروکت می شی و باهاش بازی می کنی الان چون گریه کردی گذاشتم تو روروکت تا اروم بشی