خدایا بابت این لذت زندگی شکرت
سلام تنها بهونه واسه زندگیم (البته بعد بابایی)
تو بزرگ می شی و بازی هامون هر روز که نه اما هر چند وقت یه بار با این رشد عوض می شه...دیگر نمی شه با بازی هایی که تا هفته پیش شادت می کرد سرت رو گرم کرد...
دوست داری بخندی اینو می شه از زوری که برای قهقه های الکیت می زنی فهمید...دوست داری بی دلیل بخندی...حتی اگر شده از صدای مچاله شدن کاغذ باشه...
به صداها خیلی خوب واکنش می دی ..بابا که کلید می چرخونه دست و پا زدن هات شروع می شه . این یعنی تو منتظرش هستی!!!
تعجب می کنم خدایا چه طور موجود به این کوچیکی تمام محیط رو می شناسه ؟! چه طور می شه تویی که تا همین چند ماه پیش حتی منو هم نمی شناختی حالا با دیدن چیز هایی که فقط شاید یه بار دیده باشی واکنش داری...
مطمئنم تو اومدی تا حالیم کنی که خدا هنوز دوستم داره و امیدواره که تو بهانه ای باشی برای شکر گزاری هام...
خدایا شکرت به خاطر تمام لذتهایی که از زندگیم می برم...