تب بعد از واکسن 6 ماهگی
سلام فرشته ی مامان
دیروز که واکسن زدی خیلی بد حال شدی همش گریه می کردی و بدنت داغه داغ بود تو دوره های قبل اینجوری نشده بودی خیلی نگران بودم نمی دونستم چکار کنم تازه قطره تب بر هم که می خوردی بالا می اوردی و بدتر می شدی خیلی نگرانت بودم واسه همین شب تا صبح بیدار بودم و پاشوات می کردم تا تبت بیاد پایین بابایی هم نگرانت بود ولی همش من و دلداری میداد تا گریه نکنم عزیزم از خدا می خواستم تمام درد و تبت رو بده به من تا تو درد نکشی. تازه دیشب فهمیدم چقدر مادر و پدرم واسه من زحمت کشیدن و چه شبهایی رو به خاطر من بیدار بودن .............
تا امروز بعد از ظهر حالت بد بود ولی کم کم خوب شدی و تبت پایین امد و شبی کاملا خوب شدی خداروشکر خداروصد هزار مرتبه شکر
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی