ما برگشتیم
سلام
دیروز از مسافرت برگشتیم خیلی خوش گذشت رفته بودیم کرج و از اونجا با بقیه رفته
بودیم شمال خیلی خوب بود من همش مراقب تو بودم تا مریض نشی همش حواسم
به تو بود و از خدا می خواستم مواظبت باشه عزیزم تو دخمل خوبی بودی و خیلی کم
مامان رو اذیت کردی الهی دورت بگردم
واکسن 4 ماهگیت رو نتونستم سر وقتش بزنم اخه شمال بودیم و ترسیدم مریض بشی
واسه همین امروزمن و بابا بردیمت واکسنت رو زدیم الهی بمیرم موقعی که واکسن
زدی زیره گریه دلم طاقت نداشت ببینه واسه همین بابایی کنارت بود بعدش اومدم
کنارت و بغلت کردم تا اروم بشی فدات بشم زود اروم شدی و الان اروم گرفتی خوابیدی
خدایا شکرت بابت این هدیه ی زیبا ,خدایا ممنون ,نمی دونم چجوری بگم که من خیلی
خوشبختم, خدایا این خوشبختی من و نگیر
الهی امین
الهی قربونت برم که مثل ادم بزرگا می خوابی
بوووووووووووووووووووووووووس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی