ملیکاملیکا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره
آریانآریان، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره
آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه سن داره

بهانه های زندگیم ملیکا و آریان و آنیتا

یک مامان هستم ک شیطونی دخترا و پسرم اینجا می نویسم

دس دسی - تاتی تاتی .......

1390/12/27 3:13
نویسنده : مامان
442 بازدید
اشتراک گذاری

دخمل شیطون ما با موسیقی و آهنگ رابطه خوبی داره و به خاطر همین قبل از هر کاری نی ناش ناش کردن رو یاد گرفت. با شنیدن هر آهنگی دستاشو بالا و پایین میاره و بعد شروع به چرخوندنشون می کنه باورتون نمی شه چقدر ناز می شه . دیشب روی دلم نشونده بودمش و براش دس دسی می کردم اخه هر وقت من دس دسی می کنم با یه وجد خاصی شروع به اواز خوندن می کنه و دستایه منو می گیره و با هم دس دسی می کنیم ولی دیشب یکدفعه خودش شروع کرد به دس دسی کردن وای خدای من خیلی عزیز شده بود و قتی دستایه کوچولوشو بهم نزدیک می کرد و می خندید انگاری کل دنیا رو بهم دادن .وقتی خوشحالی و تشویق منو باباشو دید شروع به خندیدن کرد و دس دسیش به نی ناش ناش تبدیل شد . البته دسی دسی کوتاه و خیلی خلاصه ای بود و دستاشو کامل باز نمی کرد فقط در حد رسوندن دستاش به هم و تکرار این کار بود. ای جون که با کاریه جدیدت منو باباییت رو شاد می کنی الهی قربون این دستایه کوچیکت بشم که تازه دس دسی یاد گرفته(در تاریخ 13اسفند 90 مصادف با 9 ماه و ١٥ روزگی دس دسی یاد گرفتی) 

وای خدایه من چقدر زندگی زیباست دلم نمی خواد این دقایق این روزها بگذرند همش احساس می کنم خوابم و لایق این همه خوشبختی نیستم خدایا چقدر مادر بودن شیرینه زبانم قاصر از بیان این همه احساس . دلم می خواد فریاد بزنم و بگم خدایا دوستت دارم 

این روزا کارم شده دستایه ملیکا رو بگیرم و دور خونه تاتی تاتی کنیم اخه این کارو خیلی دوست داره و قتی داره تاتی می کنه و من هم دستاشو گرفتم و می گم تاتی تاتی .... اونم شروع می کنه و یکدرمیون می گه تا.......تا.............تا...... و سرشو بر می گردونه و منو نگاه می کنه و می خنده به حدی خوشحاله که می شه شادی رو از تو چشماش ببینی. البته وقتی خونه مامان جون می ریم باباجون این کارو برات می کنه و اونجا که هستیم تو بیشتر فعالیت می کنی (من خودم 9 ماهگی راه افتادم ولی ملیکا تازه با گرفتن دستاش تاتی تاتی می کنه)

بوس کردن رو  خوب یاد گرفته اما به روش خودش و هر کسی رو هم بوس نمی کنه . بوس کردنش در حد رسوندن لپش و زدن اون به صورت هستش ای جون

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

الهام مامان رامیلا
13 اسفند 90 16:45
سلام عزیزم اتی تاتی رفتنت هم مبارک باشه انشالله زودی بدو بدو کنی دخمل قشنگ


سلام . ممنون که به من سر زدید بازم بیایید
خاله سمانه
14 اسفند 90 0:48
الهی جیگرتو بخوره خاله
نفس من
ملیچ فقط خالشو میبوسههههههههههههه



سلام خاله
اره ملیکا خاله سمانه رو خیلی دوست دارم و فقط اونو می بوسه
مامان دو قلوها
15 اسفند 90 11:07
سلام خوبی خانم گل. ندیده میدونم خیلی خانم وباوقاری چون اززیر دست اون پدر و مادر چیزی جز این نمیتونه بیرون بیاد مبارکه دخمل ناز نازی داره راه میوفته عجله نکن من با 4 خواهر وبرادرم همگی 8تا 9 ماهگی راه افتادیم البته به گفته مامانم (قضیه سوسکه وبچشو در نظر داشته باشین)اما بجه های من زرنگترینشون 10 ماهه بود راه افتاد دو قلوها یکی 5/9ماهگی یکی با اجازتون 5/11 ببین چقد فرق دارن امیدوارم ملیکا جان سالم وموفق باشه همیشه .راستی دارم وبلاگ می سازم اما کامل که شد آدرسشو بهتون میدم تازه آ اول راهم.

سلام خیلی ممنون نظر لطفتونه. ایشالله یکبار همدیگر رو ببینیم. من دارم با ملیکا کار می کنم تا تولدش بتونه راه بره اخه ملیکا خیلی دختر زرنگ و پیش فعالی نیست . الان قشنگ می تونه با کمک مبل و پشتی ... وایسه . تو ساخت وبلاگتون اگه هر کمکی خواستید در خدمتتونم از طرف من دو قلوهایه نازتون رو ببوسید . خدا حفظشون کنه
موفق باشید




مامان هانیه سادات
16 اسفند 90 7:27
الهی.ماشاالله خانم شده ملیکا جون.ببخشید دیر اومدم.حسابی درگیرم.


سلام عزیزم خوش اومدی
بازم به ما سر بزن
نظر لطفتونه.هانیه جون از طرف من ببوس