برای جوادم
...
آلبوم عروسیم رو ورق میزنم ... تمام لحظه های اون روز از جلوی چشمم میگذره
و ناخواسته لبخند روی لبام میشینه
هنوزم شیرینی همه ی لحظه ها رو حس میکنم و غم هاش
...
میرسم به اخر آلبوم
آخرین عکس
آخرین لحظه ی جشن
آخرین نگاهم به مادر و پدرم
و با یک آه سرد آلبوم رو میبندم
...
شد ٣ سال ... تو یه چشم بهم زدن
چقدر همه چی عوض شده ... بیشتر از ٣ سال !من مادر شدم و تو پدر و هر دویامان بزرگ شدیم
ولی نگاه تو ... هنوزم همون نگاهه
هنوزم دلم میخواد ساعتها بشینم و تو چشمات زل بزنم ... تو چشمای فرشته ی زندگیم ...
وجودت همه ی دنیامه
همه ی دنیام
...
دوستت دارم فرشته ی زمینی من
""برای جوادم ""
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی