ملیکاملیکا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره
آریانآریان، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره
آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

بهانه های زندگیم ملیکا و آریان و آنیتا

یک مامان هستم ک شیطونی دخترا و پسرم اینجا می نویسم

هفته 24 ام

1393/2/3 21:41
نویسنده : مامان
280 بازدید
اشتراک گذاری

هفته 24ام

حالا دیگر از حس یک تنگ کوچک به احساس یک دریا رسیذه ام ....دریایی که یک موج سوار ماهر را در روی موجهایه خود دارد.....اما فرق من با دریا این است که دریا موج سوار خود را می بیند اما من فقط و فقط این موجها رو می بینم حالا بماند که من راضیم به دیدن همین موجها که دیگر موج سوارش نه شب و روز می شناسد و نه خواب و بیدار.....

دیگر بزرگ شده ای این را می شود از این حرکات عجیب و غریب و وول خوردن های بسیارت فهمید ...راستش دلم می گیرد وقتی به این جای تنگ تو فکر می کنم اما گاهی اوقات به تو حسودیم هم می شود ...راحتی از این همه هیاهوی بیرون از این همه گرفتاری که ما ادمها را درگیر خود کرده از این همه ....استفاده کن از این ارامشت ....قول می دهم تا درون منی ارامشت را به هم نریزم ...این روزها سکسکه که می کنی حس خوبی دارم....می فهمم که خیلی خوب مراحل رشد را پشت سر می گذاری ....

دوست دارم این خود نشان دادن هایت را ....می دانی حس غرور می کنم از چشیدن این شیرینی ...اینکه نو درون منی و هیچ کس به جز من این لذت را نمی چشد ...

طفلک بابایی ,گاهی اوقات دلم می خواهد نیمی از این حس خوب را به او بدهم .می دانم و میدانی که او به شکل دیگری این لذت را می برد ....

هفته پیش رفته بودم یزد پیش یه دکتر خوب تا از سلامتیت مطمئن شوم خدا رو شکر همه چی خوب بود فقط مامانی باید خیلی حواسش به خودش باشه و خیلی باید مراقب باشم تا تو اذیت نشی

گل پسرم تنها نگرانیم ملیکاست چون هر بار که در مورد تو باهاش صحبت می کنم علاقه ای نشان نمی دهد و می گوید نی نی نمی خواهد موندم چکار کنم تا ضربه ای نبیند

خدایا کمکم کن تا ملیکا رو واسه ورود داداشی اماده کنم

خدایه مهربانم  همسر و فرزندانم را به تو می سپارم خودت نگهدارشان باش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

نا نا
4 اردیبهشت 93 0:58
عزیزم مبارکه. من یکی از دوستای قدیمی هستم. حدس بزن کی؟