ملیکا و محرم
سلام دوستان خوبم
امروز من به همراه ملیکا رفتیم واسه مراسم علی اصغر ولی ملیکایی خیلی اذیت کرد و اصلا نمی ذاشت لباسهایی که واسش اماده کرده بودم تنش کنم و سر بند واسش بزارم واسه همین خیلی نتونستم ازش عکس بگیرم و این چند تا عکس رو گرفتم امیدوارم خوشتون بیاد
اینم ملیکایی بعد از اومدن از مراسم که از شیطونی زیاد خسته شده بود و خواب رفت
اینم عکسایه دیگه از ملیکایی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی