ملیکاملیکا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره
آریانآریان، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره
آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

بهانه های زندگیم ملیکا و آریان و آنیتا

یک مامان هستم ک شیطونی دخترا و پسرم اینجا می نویسم

حس زیبایه با تو بودن ...

سلام قشنگ مامانی دلم میخواد احساس این روزهامون رو گوشه ای از خونه بذارم تا وقتی بزرگ شدی  ...حس این ساعت ها رو باهات تقسیم کنم تا ببینی من و بابایی چقدر این روزها عاشق بودیم تا بفهمی که همه وجود و عشقمون در بودن تو و لبخندت خلاصه میشد......... اما حیف که این لحظه ها خیلی زود میگذرن و تو حتی ذره ایش رو بخاطر نمیاری.....حیف!!!!! ولی این رو بدون دختر قشنگم ما زیباترین روزهای مشترکمون رو با وجود شما حس کردیم و برای اسایش و رفاه تو از همه وجودمون مایه میگذاریم دوستت داریم ملیکا چقدر از بودن و داشتنت حس خوشبختی میکنم روزی هزار بار خدا رو شکر میکنیم که تو رو به ما بخشیده تو بزرگترین اتفاق زندگی ما هستی ....با وجود ...
27 اسفند 1390

این عکسایه ملیکا مال دیروز هست یعنی 7 ماه و 16روز

ملیکا واسه خودش خانمی شده الهی چقدر ملیکایه من معصوم است  فدات بشم ای جوووووووووووووون ای جونم ببین چقدر ناز تنهایی نشستی ای جووووووووووووووون این عکس مال دیشب هست که ملیکا اصلا دلش نمی خواست بخوابه و هی غل می خورد و می رفت پی بازی تا ساعت 2 و نیم نصف شب کارم شده بود تو رو از زیر مبل و صندلی در بیارم اینم یکی دیگه ...
27 اسفند 1390

نمودا رشد ملیکا

سلام عسلم دیشب با بابایی بردیمت دکتر واسه سرفه هات اقا دکتر با بابایی دوست بود واسه همین همش داشت با بابایی حرف می زد حسابی لجم گرفته بود و تو هم حوصله ات سر رفته بود و داد و بیداد می کردی و واسه همین سر صداهات دکتر شروع به معاینه تو کرد و یه سری شربت بهت داد تا بخوری گفت اگه بدتر شدی  دوباره ببرمت پیشش ولی خدا رو شکر الان بهتری دیشب وزنت کرد 8 کیلو شده بودی زیاد وزن اضافه نکرده بودی ولی دکتر گفت خوبه می خوام قد و وزن و دور سرت رو تو چند ماهه گذشته بنویسم تا وقتی بزرگ شدی یادت باشه چقدر کوچولو بودی بدو تولد          قد: 53 سانی متر        &nb...
27 اسفند 1390

تلاش من برای بهتر شدن سرماخوردگی ملیکا

سلام عسلی مامان هنوزم سرما خوردی تازه متوجه شدم دفعه ی پیش تو سرما نخورده بودی و حساسیت داشتی چون الان واقعا سرما خوردی سرفه می زنی و به شدت ابریزش بینی داری دیروز واست سوپ درست کردم و امروز واست اب گوشت حسابی بهت می رسم تا زود خوب بشی تازه دیشب بابایی واست اب سیب و هویج گرفت و از دیشب می کنم تو شیشه و بهت می دم شلغم هم واست پختم و هر 8 ساعتی یه بار بهت شربت دیفن می دم هر کاری که واسه سرما خوردگی خوب باشه انجام می دم تا تو زود خوب بشی . دیشب ساعت 12 خوابت کردم و کنارت خوابیدم بسکه خسته بودم نفهمیدم تو کی بیدار شدی ولی وقتی از صدای اواز خوندن و بازیت بیدار شدم ساعت 4 صبح بود وقتی بیدار شدم تو سر جات نبودی خیلی جا خوردم چون تاریک بود به دق...
27 اسفند 1390

اولین سرفه ملیکا عسل

سلام فندق مامان دو روزی هست که سرفه هایه کوچولو می کنی فکر کنم سرما خوردی الهی من بمیرم , همش تقصیر منه که تو سرما خوردی . هر وقت سرفه می زنی جگرم می سوزه از خدا می خوام تمام مریضی تو رو به من بده و تو سالم و شاد باشی . قربونت برم . بشین می خواهم دورت بگردم تا منظومه شمسی از اعتبار بیفتد والا....!
27 اسفند 1390