ملیکاملیکا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره
آریانآریان، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 20 روز سن داره
آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

بهانه های زندگیم ملیکا و آریان و آنیتا

یک مامان هستم ک شیطونی دخترا و پسرم اینجا می نویسم

عکس هایه مسافرت

1391/7/5 13:18
نویسنده : مامان
500 بازدید
اشتراک گذاری

این دختر قند عسلم در شمال رامسر

بعلت سردی هوا مایو تنش نکردم اخه می ترسیدم سرما بخوره

ملیکا قبل از سوار شدن در تلکابین رامسر که عکساشو از خاله سمانه می گیرم و تو پستهایه بعدی میزارم

ملیکا در شهرکی که مادر بزرگم زندگی می کنن

یه عالمه عکس دیگه هم دارم از عروسی خاله الهام تا ... که تو پستهایه بعدی میزارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان(عایشه)
5 مهر 91 19:54
سلام خواهرم،عکسهای قشنگی بود خدا حفظش کنه


ممنون عزیزم
ممنون که جویایه حال ما هستید


عزیزم اگه وبلگ دارید ادرس وبلاگتون رو بدید بهتون سر میزنم
مامان تپل/اصفهان
5 مهر 91 19:58
وای قربون دخمل بانمکت بشم منم عاشق دریا هستم ولی عاشق دریای خلیج فارس که واقعا آرامش بخشه


سلام عزیزم ممنون که به ما سر میزنید. من هنوز دریایه خلیج فارس رو ندیدم اینجور که شما می گید حتما باید اونجا رو هم ببینم
بازم ممنون از بازدیدتون


عزیزم اگه وبلگ دارید ادرس وبلاگتون رو بدید بهتون سر میزنم
سعید رحیمی
5 مهر 91 20:02
سلام به شما و خانواده محترم شما،،عکسهای جالبی بود،همیشه زنده باشید""انشاالله""


ممنون که به ما سر می زنید
امیدوارم همیشه شاد باشید
مامان{عایشه}سنندج
6 مهر 91 23:17
سلام خواهرعزیزم،نه فداتشم بخاطر گرفتاریها وقت وبلاگ زدن ندارم ولی از وبلاگ زیبای شما استفاده میکنم/انشاالله سنندج که اومدی قدمت رو چشمم خواهرم..دوست دارم حسابی ازت پذیرایی کنم*تشکر*


ممنون خواهر گلم . خیلی دلم می خواد اون طرفها هم بیام ولی هنوز سعادت نداشتم شما هم کرمان بیایید قدمتون روی چشم . کرمونی ها مهمون نوازن مثل شما ها
عزیزم ممنون که منو خواهر صدا می کنی جدا از اینکه به وبلاگ من و دخترم سر می زنید خوشحالم و امیدوارم از وبلاگم خوشتون بیاد
مامان تپل(فرشته}/اصفهان
7 مهر 91 1:32
سلام عزیزم،خوشبحالت که وبلاگت هم بازدیدکننده داره هم هر پستی که میزاری دوستان نظر میزارن،من یکسال برای دخترم وبلاگ زدم ولی دریغ از 1نظر،،دیگه دلسرد شدم و وبلاگ رو بستم،باورکن اگه هرپستی فقط یک نظر میزاشتن انرژی میگرفتم ولی افسوس هیچکس نظری نذاشت،عزیزم قدر تمام کسانکی که برات نظر میزارن بدون،البته به جزمن که وظیفمه کامنت بزارم و با افتخارمیزارم

عزیزم من یه وقتایی میشه که بازدیدهام کم می شه و اصلا نظری ندارم ولی فقط واسه دل خودم می نویسم یعنی یه وقتایی که احساس می کنم دلم گرفته و از دنیایه اطرافم خسته شدم خودم رو به وبلگم سر گرم می کنم و می نویسم وقتی این کارو می کنم سبک می شم و از کارم راضیم
عزیزم به نظر من به نوشتن وبلاگت ادامه بده و فقط واسه دل خودت بنویس و ادرسش رو بهم بده قول می دم واسه تمام پستات نظر بزارم و باعث افتخارم هست که بهت سر بزنم
راستی دخترت چند سالشه؟