ملیکاملیکا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره
آریانآریان، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره
آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه سن داره

بهانه های زندگیم ملیکا و آریان و آنیتا

یک مامان هستم ک شیطونی دخترا و پسرم اینجا می نویسم

عکسایه جدید ملیکا(اوایل 9 ماهگی)

1390/12/27 11:07
نویسنده : مامان
457 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

این عکسایه امروز ملیکا هست(9 ماه و 6 روزش). وقتی می فهمه که دارم ازش عکس می گیرم به سرعت به طرف من میاد تا دوربین رو ازم بگیره این چند تا عکس حرکات ملیکا موقع عکس گرفتن رو نشون می ده

ای جون (عکس 9 ماه و 2 روزگی ملیکا بعد از حمام)

فدات بشم خیلی کنجکاو شدی به همه جا سرک می کشی هر چی که زیر فرش یا مبل باشه می کشی بیرون و شروع می کنی به خوردنش مخصوصا اگه کتاب یا کاغذ باشه که حسابی ذوق می کنی . از بس به همه جا سر می زنی پشت در اتاق ها متکا و پتو گذاشتم تا نری ولی تو جدیدا مثل بلدزر از رو همه چی رد می شی

تو این عکس تو فکر می کردی در بازه و خودتو بالا رسوندی ولی خوشبختانه در اتاق بسته بود (عکس امروز بعد از ظهر)

الهییییییییییییییییییی بسکه فضولی کرده خسته شده و همون جا می خواد بخوابه

این بازی رو بابایی واسش درست کرده که ملیکا خیلی دوست داره و حسابی دور تا دور خونه می گرده و می خنده

جوووووووووووووووووووووونم قربون چشمات برم

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامات و دوقلوها
6 اسفند 90 8:20
سلام انشا اله که خوب وخوش باشید وای چقدر دخملی بزرگ شده ماشا اله انگار همین دیروز بود که پدربزرگوارتون شیرینی داد و گفت به پسرات بگو بچه های خوبی باشن اگه اومدین خواستگاری نوم شاید جواب مثبت بدیم منم خندیدم و گفتم مایه افتخارمه که نوه شما عروسم باشه حالا به این زودی بزرگ شده وبرا خودش خانمی شده به خصوص اون عکسی که تازه از حموم در اومده دل منو برده.
نگید چشمش کرد من هر دفعه عکسشو می بینم حتما وان یکاد می خونم

سلام
اره خیلی زود می گذره تا چشم بهم بزنیم بچه ها بزرگ می شن و ادما ارزوهاشون عوض می شن.
باعث افتخار منه
ملیکا چون تنها نوه هست خیلی همه دوستش دارن مخصوصا پدر و مادرم واسه همین من هر کاری هم بکنم فکر کنم دخترم لوس بشه حالا اگه یه عروس لوس می خواهی من از خدامه ههههههههههههههههه
خیلی ممنون که بهم سر می زنی و با نظر هایه خوبتون به من روحیه می دین
از دور دوقلوهاتون رو می بوسم







بابای مهرسا
11 اسفند 90 14:59

نازی


ممنون