عکسهایی که خودم درست کردم
ممنون از مامان گلبرگ و گیسو که ادرس این سایت رو داد تا من هم تونستم عکسهایه ملیکایی رو درست کنم ممنون عزیزم ایشالله دفعه ی بعد یه عالمه عکس با طراحی خودم می زارم بازم ممنون مامان گلبرگ گیسو ...
مسابقه "لبخند یک فرشته"
عکس هایه تولد ملیکا
قبل شروع تولد ملیکایی اینقدر شیطونی کرد اون شب که نگو هی میرفت بالای میز و واسه همه میوه تعارف می کرد اینم کیک ملیکا خانم که البته قرار بود یک کیک عروسکی خیلی قشنگ درست کنه که با کنسل شدن تولد این کیک رو گرفتیم قربونش برم ببین چه با دقت نگاه می کنه البته وقتی موقع فوت کردن شد خانم خانما با انگشت شمع خاموش کردن که خدا رو شکر دستش نسوخت و هر کاری کردیم فوت نکرد و هر بار من و بابایی شمع رو فوت می کردیم با دست خاموشش کرد و چون ما همگی ترسیدم که نکنه انگشتش سوخته و داد کشیدیم ملیکا ترسید از کادوهایه تولد فقط این جعبه رو دوست داشتی از بس شب تولد حواسم پرت بود یادم رفت کلاه ...
ملیکا در حال کمک به مامانی
مسابقه ی "اتاق من"
اینم جلو دری اتاق ملیکا اینم دیوارها و قابهایه رویه دیوار اینم تخت نوجوان ملیکا به همراه عروسکهاش که البته این تخت واسه وقتی بزرگ شد هست اینم کمد و تخت تاشو ملیکا که الان استفاده کنه اینم کمد از نزدیک عروسکایه ملیکا نمای بالایه کمد(اون سبد گل رو بابایی وقتی شناسنامه ات رو گرفت واست خرید) نمای کلی نی نی وبلاگ دوستت دارم واسه اینکه محیطی ساختی تا بتونم در مورد خاطرات دخترم بنویسم ...
عکسایه ملیکا در حال بازی با برج هوش
ملیکا خیلی راحت حلقه هارو سر جاشون قرار می ده و دوباره بهم میریزه البته یه کار دیگه هم یاد گرفته اونم اینکه حلقه ها رو می کنه تو دستش مثل النگو و با هاشون بازی می کنه این عکسایه همین امروز ظهر هستن یعنی در 13 ماه 15 روزگی قربون صورت نشسته ات بشم مامانی(شکلات کاکائویی خورده) ...
ملیکا و اسباب بازی هاش
این عکس مال دیشب ملیکاست ساعت 30/2 نصف شب تا 30/4 بیدار بود و بازی می کرد این هم از دختر شب زنده دار من ...
عکس هایه ملیکا در 13 ماه 12 روزگی
اینم ملیکای مامان ملیکا تو این عکس شال مامانی رو سرش کرده ملیکا به تنهایی خودش رو بالایه اپن می رسونه (قربون ژستت برم) ملیکا بعد از شستن دست و صورتش بعد از خواب ملیکا هشت دندونی ملیکا در حال بازی کردن با قاشق ها ...