عکسهایه ملیکا تا قبل از کوتاه کردن موهاش
خنده از ته دل
دوستت دارم
ملیکای من د 14 ماه و چند روزگی
مامانی خیلی تازگیا بانمک شدی.کمتر غر میزنی.خودت میری سراغ بازیها و گشتن تو اتاقها.یه کارایی می کنی دهنم باز میمونه از تعجب که اخه یه ذره بچه تو به چه چیزایی توجه می کنی!!! اگر دستمال آشپزخونه دستت بیاد میگم ملیکا زمین رو پاک کن.میشینی و با قدرت تمام زمین رو پاک می کنی میگم جورابهاتو پات کن میشینی و تلاشتو می کنی تا نوک جورابها رو روی انگشتات بذاری که البته نمیتونی پات کنی میخوام برمw.c میگم مامان من میرم اونجا میام میشینی پشت در تا من برگردم.گاهی هم صدام می کنی:ما ما ما ما ددا ددا چند روز رفتی سراغ لوازم ارایش من و زود یه رج لب برداشتی و به لبه...