دخترم چقدر شادم که تو را دارم
می دانی دختر چقدر راضیم از داشتن تو و هم جنس بودنمان؟!آنقدر خوب است این تشابه جنسیتی که داریم و این زنانگی هایی که می کنیم هر دویمان..دوست دارم تمام واکنش هایت را....می نشینیم با هم لاک می زنیم..اول تو و بعد هم من..موهایم را که باز می گذارم با چنان محبت و عشقی نگاهم می کنی که لذتش را می شود در چشمانت دید..می بینی دختر چقدر خوشحالم؟ چقدر دوست دارم این حسادت های شیرین دخترانه ات را..!!اما هیچ کدام برایم مزه این بوسه های آرام و بی صدایت را وقتی که خودم را به خواب می زنم تا بخوابی ندارد..آنقدر آرام می بوسیم که اگر لای چشمانم باز نباشد نمی فهمم...
خدایا چقدر خوبی..چقدر خوبی که می گذاری مادری کنم برای این دختر یک سال و 7 ماهه شیرین..چقدر خوبی که می گذاری ببینم شادی های دخترم را...چقدر خوبی که می گذاری ببینم رقص کودکم را وسط نماز خواندنش!!!(نمازم که تمام شد جا نمازم را برداشتم.. شاکی شدی که چرا برداشتم و می خواهی نماز بخوانی ..دوباره پهن کردم و تو سینه خیز خوابیدی روی جانماز...تلویزیون روشن بود و ناگهان صدای آهنگ پخش شد سریع از جایت برخاستی و شروع کردی به رقصیدن به قول خودت و وقتی اهنگ تمام شد امدی سر نماز خواندنت!!!)