ملیکاملیکا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره
آریانآریان، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره
آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

بهانه های زندگیم ملیکا و آریان و آنیتا

یک مامان هستم ک شیطونی دخترا و پسرم اینجا می نویسم

چه روزهایی با تو دارم

1392/1/22 21:21
نویسنده : مامان
557 بازدید
اشتراک گذاری

بعضی از روزها هستند که آن قدر خوبند که دلت نمی خواهد ببینی تمام شدنشان را...آن قدر هیجانات دلنشین و دل چسب داری که دلت می خواهد ببلعی ثانیه به ثانیه اش را..این روزها که تو شیرین تر از هر روز و زمان دیگری هستی هر روز این حال و هوا در سرم می چرخد...ای کاش می شد بعضی روزها را خودم طولانی تر کنم که اگر می شد حتماً این روزها بودند شاملش...

دستانم را به حالت گریه گذاشته ام روی صورتم و صدای گریه کردن هم حتی همراهش کرده ام...می آیی کنارم و با قیافه با مزه و به اصطلاح ناراحت که مشخص است آن خنده شیرینت پشتش می گویی: بوش بوش (= بوس بوس) صورتم را می آورم جلو دو تا بوس خوش مزه می گیرم اما راضی نمی شوم دوباره گریه می کنم و تو دوباره بوش بوش کنان نرمم می کنی ...خنده ام می گیرد محکم فشارت می دهم !!!

این روزا خیلی شیرین شده ای خودت را سرگرم بازی می کنی با اسباب بازی هایت عروسک هایت را هم در بازی هایت شرکت می دهی دیروز داشتی با مزه بازی می کردی و من  محو تماشایت هی به عروسک می گفتی بشین بشین و بعد که نشاندیش شروع کردی به غذا دهنش کردن و هی می گفتی بخور بَ بَ رویه  گاز کوچکت قابلمه گذاشته بودی و می گفتی آش بخور و حسابی بازی می کردی و هر زگاهی نگاهی به من می انداختی و خنده ای شیرین می زدی  .

 هر وقت بخواهی شیطونی کنی با من بای بای می کنی و می روی و من می فهمم که می خواهی شیطنت کنی و اگر کار اشتباهی کنی نمی گذاری من ببینم و هی دستم را می گیری که نروم  ببینم  و دعوایم می کنی و می گی نه نه نرو بشین بشین و من می فهمم باز دسته گلی به اب دادی.یه وقتایی که از دستت عصبانی می شوم و دارم دعوایت می کنم شروع می کنی به بوس کردن و ناز کردنم و هی می گی بوس بوس مامان ناز ناز و صورتت را به صورتم نزدیک می کنی و تا من بوست نکنم کنار نمی روی انگار وقتی بوست می کنم بخشیدمت این بچه به این کوچکی هم می داند وقتی من عصبانی می شوم چجوری ارومم کنه یه وقتایی تو اوج عصبانیت با این کارهای ملیکا خنده ام می گیرد و بغلش می کنه و بوسه بارونش می کنم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (48)

مامان خوشگل
22 فروردین 92 23:47
فوق العاده زیبا نوشتید


ممنون عزیزم
مامان عاطفه
22 فروردین 92 23:51
شبخوش سمیه خانم،عزیزم عالی بودچقدر زیبا و دلنشین نوشتید


سلام عزیزم ممنون
میتراقاسمی
23 فروردین 92 0:10
عزیزم مطلبت قووووووووشگل بید


ممنون عزیزم
مامان ساحل
23 فروردین 92 1:04
سلام سمیه جان .


سلام عزیزم .
مامان ساحل
23 فروردین 92 3:21
سمیه جیگری خوبی ؟


سلام عزیزم ممنون خوبم خدا رو شکر. منم گزینه اول رو انتخاب می کردم شیطون
پرپرواز
23 فروردین 92 7:24
سلام مامان جون ملیکای عزیز
وب زیبا و قشنگی دارید.
من یک وبلاگ ساختم در مورد شیوه ی درست تربیت دینی فرزندان.خوشحال میشم سری بزنید و نظر بدید . اگه خوشتون اومد لینگم کنید.


سلام عزیزم خیلی خوشحال می شم که لینکتون کنم
سمیراعامری
23 فروردین 92 10:11
سلام خوشگل بانو خوبید عزیزم پست جدیدت را دوسه بارخواندم منکه لذت بردم ازاین دلنوشته قشنگ،منتظرعکس مشترک خودت با دخترنازت هستم مرسی گلم


سلام عزیزه دلم ممنون نظر لطفته .مرسی گلم
مامان راحیل
23 فروردین 92 10:49
سلام به روی ماه خودت و دخترنازت نمیدونم چی بگم بخدا تمام چیزهای که نوشتی دقیقا اینجا هم اتفاق میفته،مرسی که با نوشتهات حرف دل منو میزنی.


سلام عزیزم خیلی خوشحالم که نوشنه هامو می پسندی .بخاطر شما دوستان همراه می نویسم . مرسی گلم
خدیجه جنوبی
23 فروردین 92 13:42
سلام دوست عزیزم تشکرمیکنم بخاطر این مطالب جالب که مینویسی(ممنون)


سلام عزیزم . مرسی گلم که با نظراتت منو خوشحال می کنی
میتراقاسمی
23 فروردین 92 14:01
میخواستم خدمت اون خانم محترم که سایت دینی زدن بگم عزیزم تو هرطورکه با فرزندت هم کار کنی داخل جامعه امروزی که بشه به کلی عوض میشه،خیلیها میشناختم تا دوره دبیرستان نمازشون ترک نمیشد ولی الان یک رکعه نماز نمیخونند،خیلی پدرو مادر میشناسم اهل نمازند ولی تمام فرزندانشون نمیدونند نماز چیه،الان دوره اینترنت،چت،دنیای سرگرم کننده تکنلوژی و امثال اینچیزهاست هیچ فرزندی با میل و رغبت سراغ مسائل دینی نمیره مگه به زور که اونم ارزشی نداره

سلام عزیزم . می دونم دوره ی بدی شده و تربیت بچه خیلی سخت ولی من اصلا با نظر شما موافق نیستم مادر و پدر ها باید جوری بچه ها رو تربیت کنن که تو این جامعه بتونن سالم زندگی کنن و کلا از این جور وبلاگها خیلی خوشم میاد چون منو تو تربیت دخترم کمک می کنه .نمی شه بگی چون جامعه بده یا خیلی چیزایه سرگرم کننده هست که بچه ها جذب اونها می شن پس نباید رویه اصل دین و نماز روشون کار بکنی به نظر من چون عصر اینترنت هست می شه با اینجور وبلاگهایی بچه ها رو علاقمند کنی. مرسی از نظرت

مامان الهام
23 فروردین 92 14:23
سلام سمیه جان عزیزم خوبی? قدردانی می کنم بخاطر این نوشته بسیار زیبا?


سلام عزیزم ممنون خوبم . مرسی گلم . نمی دونم چی بگم من با اصل این کار مخالفم
بابکی
23 فروردین 92 19:40
سلام عزیزم

خیلی وقت بود که وقت نکرده بودم به وبلاگت سر بزنم. مثل همیشه جذاب و دیدنی بود

بخصوص عکسای شمال

سلام عزیزه دلم خوبی شما ؟دلم خیلی برات تنگ شده .
ممنون مرسی عزیزم باز هم به دیدن ما بیا.

میتراقاسمی
24 فروردین 92 1:45
عزیزم*من مرده شما زنده ببین حرف من درست درمیاد یا شما؟ اصلا نظرسنجی بزار ببین مخاطبان وبلاگت با تربیت دینی فرزندانشون موافق هستن یا مخالف


عزیزم نظرات و عقاید شما محترم من عقیده و نظر خودم رو گفتم که دلم می خواد فرزندانم رو دینی تربیت کنم موضوع نظر سنجی نیست هر کسی یه عقیده ای داره من دلم می خواد دختر با قران و نماز و روزه...بزرگ بشه
سمیراعامری
24 فروردین 92 9:57
سلام خوشگل بانو خوبی گلم،من بانظر خانم قاسمی موافقم دیگه تربیت دینی باتوجه به فضای موجود جامعه امروز هیچ اثری رو فرزندان نمیزاره،مرسی گلم


پس انگار فقط خودم با تربیت دینی موافقم
مامان راحیل
24 فروردین 92 10:05
سلام به روی ماه خودت و دخترنازت،عزیزم الان هم نظرات شما و هم نظرات خانم میتراقاسمی درباره تربیت کردن دینی کودکان را با دقت خوندم ببخشید سمیه جان،به نظرمن حرفای خانم قاسمی کاملا درست و بجا بود*مرررررسی*


خواهش می کنم هر کسی نظری داره و نظر شما قابل اخترام
گلشن
24 فروردین 92 10:11
سلام آبجی فوق العاده خوشگلم،متأسفانه5روزه به اینترنت خونگی دسترسی ندارم که ایمیلی که گفتی را چک کنم.


سلام به بهترین ابجی دنیا خوبی شما .خیلی دلم بهت تنگ شده انگاری عادت کردم هر روز پیام های تو رو بخونم . منتظر نباش تو ایمیل واست توضیح دادم
مامان عاطفه
24 فروردین 92 17:21
سمیه خانمی چرا مامان عایشه،مامان تپل اصفهان و یکی دو نفر دیگه مدت زیادی هست که نیستن نمیدونی چرانیستن؟


سلام عزیزم ازشون خبری ندارم . فقط مامان عایشه یه مدت نیست دوباره میاد
گلشن
24 فروردین 92 19:55
دل هیچکس نمیسوزد زحالم/مگر شمعی که خواهد سوخت بر مزارم/با دلی شکسته،باچشمای اشکبار/میرم خدانگهدار...


ابجی گلم الهی من فدات چرا اینقدر با غصه حرف می زنی.دلم گرفت از حرفات.منتظر پیامهات هستم
مامان ساحل
25 فروردین 92 1:34
سلام سمیه جیگری خوبی؟


سلام عزیزم .مرسی گلم خوبم
خوشگل رفسنجان
25 فروردین 92 12:44
سلام هم استانی عزیزم مرسی بخاطر وبلاگ خوب و جالب و جذابت


سلام هم استانی ممنون نظر لطفته.مرسی گلم
لیلا مامان مریم
25 فروردین 92 14:10
سلام من یکی از کسانی هستم که با تربیت دینی فرزندان موافق هستم ولی منم معتقد هستم تربیت کردن دینی دیگه تو جامعه امروز و جامعه آینده جواب نمیده،


سلام عزیزم .ممنون از نظرت
مامان آینده
25 فروردین 92 16:34
سلام عزیزم بزودی نی نی من به دنیا میاد به همین خاطر یکی دوماهی غایب خواهم بود بعدش دوباره میام


سلام عزیزه دلم .به سلامتی .ایشالله یه زایمان عالی داشته باشی.منتظر برگشت دوباره ات هستم.بوووووووووووس
مامان ساحل
26 فروردین 92 1:54
سلام سمیه جیگری خوبی هورررا آقای رحیمی واسه داداشم تو جنوب کار پیدا کرده


سلام عزیزم . مبارک باشه .دست اقایه رحیمی هم درد نکنه
مامان ساحل
26 فروردین 92 2:01
سمیه جیگری عزیزم لطفأ به سوالهام جواب بده،،مرسی


سلام عزیزم . دوست ندارم به اینجور سولات جواب بدم عزیزم.فقط سوال اول :غریبه
میتراقاسمی
26 فروردین 92 11:28
سلام عزیزم چه خبر از کرمان؟


سلام عزیزه دلم . سلامتی هوا عالیه بعد چند روز بارندگی این دو سه روز هوا افتابی خوبه . از شیراز چه خبر عزیزم؟
مامان الهام
26 فروردین 92 11:39
سلام سمیه جان عزیزم ازت کمک فکری میخوام،


سلام عزیزم . عزیزم این روابط پله پله جلو می ره و یه زمان که چشم باز کنی می بینی ........به نظر من رابطه ات رو محدود به همون حرف زدن بکن
مامان عاطفه
26 فروردین 92 17:29
سلام سمیه خانمی چطوری خوبی خوشی?چه خبر تازه داری واسه طرفداران وبلاگت?


سلام عزیز دلم شما خوبی دختر نازت خوبه . خبر تازه ای ندارم فقط اینکه با اینکه اینقدر سرم شلوغه می خوام واسه دخترم یه سارافن قشنگ ببافم البته چون خیلی وارد نیستم از الان شروع کردم که تا سال بعدش اماده بشه .از دوستانی که تو این زمینه می تونن کمکم کنن می خوام که واسم نظر بزارن .مرسی گلم
مامان عاطفه
26 فروردین 92 18:54
سمیه خانمی عزیزم قبلا زودتر به نظرات پاسخ میدادی ولی الان مدتیه دیر به دیر به نظرات پاسخ میدی تقریبا دیگه سوالها بیات میشه عزیزم پست جدید دیربه دیر بزار ولی برای پاسخ به نظرت به روز به روزباش گلم


سلام عزیزم .ببخشید که دیر جواب می دم راستش کلاسهایه دانشگاه و مدرسه شروع شدن و از اونجایی که باید قبل از 20 اردیبهشت کلاسها تموم بشن خیلی کلاسام فشرده هست واسه همین یه کم وقتم پر شده امیدوارم بعد امتحانات هر روز به نظراتتون جواب بدم .می بوسمت عزیزم
مامان ساحل
27 فروردین 92 1:27
سلام سمیه جیگری،


سلام عزیزم.نه قربونت برم شماره اش رو نمی خوام
مامان ساحل
27 فروردین 92 11:04
سلام سمیه جیگری مرسی که به سوالم جواب دادی،مرسی


سلام عزیزم خواهش می کنم. نمی دونم چی بگم .
میتراقاسمی
27 فروردین 92 11:14
سلام عزیزم مرسی شیراز هواش عالی و بهشتیه واقعا جات خالی


سلام عزیزم . خوشبحالتون من شیراز رو خیلی دوست دارم .از زیبایی طبیعت لذت ببر.
مامان ساحل
27 فروردین 92 11:18
سلام سمیه جیگری قربونت بشم کمکم کن تو میتونی کمکم کنی


سلام عزیزم .نمی تونم
میتراقاسمی
27 فروردین 92 11:53
عزیزم شما تشریف بیارین شیراز پذیرایی و بردن به نقاط دیدنیش بامن


خوشحال می شم بیام و شما و شیراز و ببینم .شما هم منزل خودتون
گلشن
27 فروردین 92 14:19
سلام آبجی فوق العاده خوشگلم خوبی فداتشم؟


سلام عزیزم .ممنون مهربونم من خوبم خدا رو شکر
میتراقاسمی
28 فروردین 92 19:17
سلام عزیزم هروقت خواستی بیای شیراز خبرم که آدرس خونه را بهت بدم مرسی


سلام عزیزم .حتما خبرت می کنم .مرسی از این همه لطف.من یه دوست شیرازی دارم از دوره دانشجویی که هنوز که هنوزه با هم در ارتباطیم اگه خواستم بیام حتما به شما می گم تا هم رو ببینیم


مامان غزل
28 فروردین 92 19:43
سلام عزیزم اسم بچه اولیم غزل هست اگه تو چندسال آینده صاحب دختر شدیم اسمش بزاریم عسل بنظرت خوبه؟*غزل و عسل*


سلام عزیزم . هر دو اسم قشنگه و به هم میاد به نظر من خیلی خوبه
مامان ساحل
28 فروردین 92 21:08
سلام سمیه جیگری خوبی؟


سلام عزیزم . من اصلا ایشان را نمی شناسم و اصلا هم نمی خوام خودمو درگیر کنم پس لطفا دیگه از من این درخواست رو نکن
مامان عاطفه
28 فروردین 92 21:50
سلام سمیه خانمی سلامتی چه خبر تازه؟


سلام عزیزم خبر خاصی نیست . شما چه خبر تازه؟
مامان خوشگل
28 فروردین 92 22:03
درود برشما وخانواده محترم شما همیشه به وبلاگت سرمیزنم واقعا وبلاگت عالیه،ضمنأ قبلا شخصی به اسم سعیدرحیمی بود که مطالب فوق العاده زیبایی تو قسمت نظرات میگذاشت که من واقعا دوست داشتم ولی مدتی ازش خبری نیست،شما از ایشان خبر موثقی نداریدMR30


سلام عزیزم .نظر لطفته. من از ایشون هیچ خبری ندارم من هم خیلی ناراحت شدم که ایشان دیگر به وبلاگم سر نمی زنن
هر کجا که هستن موفق باشن
خوشگل رفسنجان
28 فروردین 92 22:20
سلام هم استانی گرامی و خوش ذوق،هدف از گذاشتن این کامنت این بود که بگم به علت گرفتاریهای شدید زندگی ی چندماهی افتخار ندارم به وبلاگت سر بزنم انشاالله از اواخر شهریور برمیگردم مرسی


سلام عزیزم . انشالله گرفتاریها بر طرف بشه و شما دوباره بیاید و از وبلاگم دیدن کنید.همیشه شاد باشید
مامان خوشگل
29 فروردین 92 10:27
عزیزم به علت مشکلات شدید مالی و تنگ دستی مجبورم چندروز دیگه کامپیوترم را بفروشم واقعا ناراحتم از اینکه ازچندروز دیگه نمیتونم به وبلاگت سربزنم واقعا از وبلاگت لذت میبردم




سلام عزیزم .الهی . ایشالله خیلی زود مشکلات مالیتون برطرف بشه و بتونی یه لب تاب بخری عزیزم ناراحت نباش خدا بزرگه همه چی درست می شه .من هم ناراحت می شم که دیگه نظرات شما رو نمی خونم


مامان ساحل
29 فروردین 92 10:32
سلام سمیه جیگری چه بداخلاق شدی دیگه دوستت ندارم بدبدبدبدبد


سلام عزیزم .از دستت دلخورم یه کم به خودت بیا
مامان عاطفه
29 فروردین 92 11:06
سلام سمیه خانم خوبی عزیزم


سلام ممنون خدا رو شکر خوبم .امیدوارم شما هم خوب باشید
گلشن
29 فروردین 92 12:23
سلام آبجی فوق العاده خوشگل و مهربونم/(سپاس نفسم)


سلام عزیزم .به نظر من اینکار رو انجام نده
مامان ساحل
29 فروردین 92 12:44
سمیه جیگری همه یکی یکی دارن میرن که،مامان عایشه رفت،مامان تپل از اصفهان رفت،مامان شادی رفت،مامان آینده رفت،خوشگل رفسنجان که رفت،آقای رحیمی که دیگه به طورکامل چندماهه نیستن وحالاهم مامان خوشگل رفتن پس کی مونده دیگه،فقط من موندم و مامان عاطفه


سلام عزیزم .به خاطر یه سری از گرفتاریها رفتن و به امید خدا دوباره بر می گردن من مطمئنم.
گلشن
29 فروردین 92 13:17
آبجی فوق العاده خوشگلم تا ابد تا قیامت دوستت دارم و بهت افتخار میکنم(فدات بشم نفسم)




سلام عزیزم ممنون از این همه ابراز محبت . بابت همه چی ممنون عزیزم .مرسی گلم .می بوسمت


مامان عاطفه
29 فروردین 92 17:44
سلام سمیه خانمی چطوری?


سلام عزیزه دلم من خوبم شما خوب و سر حال هستی عاطفه جون خوب هست ؟از طرف من ببوسش
مامان ساحل
29 فروردین 92 18:37
سمیه جیگری تبریک میگم اینروزها وبلاگت حسابی تو قسمت تعداد نظرات ترکونده و رکورد شکسته،من هیچ،قدر بقیه رو بدون که نظرمیدن


فدای تو و دوستان عزیزم بشم اگه شماها نبودید نمی دونستم چجوری بنویسم .از تمامی دوستان همراه تشکر می کنم و دست همشون رو می بوسم