ملیکاملیکا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره
آریانآریان، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره
آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

بهانه های زندگیم ملیکا و آریان و آنیتا

یک مامان هستم ک شیطونی دخترا و پسرم اینجا می نویسم

توانایی هایه محمداریان

1393/7/10 15:03
نویسنده : مامان
470 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دختر و پسر گلم

گل پسرم باید بگم اول اینکه مامانت خیلی کامل شناختی و دائم حواست به منه و وقتی هم تو خونه راه میرم با چشم منو دنبال می کنی.این ماه خیلی هوشیارتر شدی ، دستای خوشگلتو هی نگاهشون میکنی و ملچ و ملوچ می خوری.دستت رو که می گیریم بشمار سه بلند میشی و عاشق این کار شدی.تازگیها خیلی آب دهنت میریزه فکر کنم لثه هات داره سفت میشه.علاقه زیادی به لامپای خونه داری، نکنه می خوای مهندس برق بشی گل پسرچشمک وقتی تو گهوارت میزارمت به اطرافت نگاه می کنی و می خندی و صدا در میاری.عسل مامان شبها خیلی شیطونی می کنی تا خوابت ببره.خوابت تقریبا تنظیم شده فقط دو با بیدار میشی،صبح که بیدار میشی اول یه لبخندخیلی ناز با اون لثه های بی دندونت تحویل مامانی میدی یعنی صبح به بخیر بعدشم یه داده کوچولو اووووووووووووهمراه با آغغغغغغون می زنی.همش دوست داری از صبح تا شب یکی بشینه پیشت  و باهات بازی کنه و اگه یه وقت خدایی نکرده مامان بیچاره بره سراغ کار خودش.....نگووووووووووو و نپرس.در نتیجه مامان همه کاراش می مونه برا موقع خواب آقا و (البته خواب ملیکا خانم ).وقتی باهات حرف نمی زنم خودتو واسه مامان لوس میکنی و الکی سرفه میکنی که خیلی خنده دار میشی.خیلی دوست داری تو هوای آزاد جیش کنی چون به محض اینکه پوشکتو باز میکنم جیش میکنی.از حموم هم خوشت میاد با مامان جون که میبریمت حموم راحت می شینی که بشوریمت ولی وقتی لباس تنت میکنم نق میزنی.ملیکا هر روز سیدی می زاره وکلی کارتون می بینه تو هم نگاه می کنی  تو هم خوشت میاد و دقت میکنی و آغغغغون میکنی براشون با صدای بلند،اوووووووووی میکشی و یه خنده کوتاه و صدادار سر میدی.قلبتوپ کوچولویی داری میذارم جلوی پات و تو هم با اون پاهای کوچولوت شروع میکنی به توپ بازی.و اینم بگم وقتی که خیلی غرغروووووووو میشی فقط کافیه سوار ماشین بشی.دیگه از نق زدن می افتی. خب اینم از کارایه گل پسر....

پی نوشت:در رابطه به سفرمون بگم که با داشتن یه نی نی کوچولو و یه نی نی 3 سال و نیم ادم عاقل نباید بره مسافرت اینو من و بابایی به نتیجه رسیدیم اخه خیلی اذیت شدیم از ملیکا بگم که کلا چسبیده بود به بابایی و اون حتی اجازه نداشت غذا بخوره چه برسه که بره بیرون و خرید و گردش ....اریان هم انگاری اب به اب شده بود خیلی نا ارومی می کرد از ساعت 9 شب گریه و نا ارومی می کرد تا خواب می رفت گریه هایی که دلم اتیش می گرفت و اصلا شیر نمی گرفت حتی دکتر هم بردیمش ولی دکتر گفت مشکلی نیست و یه قطره واسه دل پیچه اش داد که زیاد تاثیری نداشت...واسه همین زودی برگشتیم البته بابایی قول داد کمی بزرگتر که شدن یه مسافرت توپ بریم

پسندها (8)

نظرات (4)

نی نی عکس
10 مهر 93 15:27
ماشاالله چه نی نی نازی از بچه ها و نی نی های خوشگل تان عکس بگیرید و برای ما ارسال کنید. ما ضمن نمایش عکس ها در سایت، به آن ها جایزه می دهیم www.niniaxs.ir
مامان النا
11 مهر 93 17:07
آفرین به گل پسری. باهاتون موافقم.مسافرت با بچه های کوچیک خیلی سخته.
مامان
پاسخ
سلام دوست عزیز ممنون از نظرتون
ملیحه
12 مهر 93 8:30
دوتا شونو ببوس
مامان
پاسخ
مامان آنیسا
12 مهر 93 15:57
عزیزم محمد آریان
مامان
پاسخ