دست خط تو....
هفته ی سی و ششم یا همان شروع نه ماهگی برابر شد با حضور دست خطهایت که نمی دانم با ناخنهایت به ثبت می رسند یا با بقیه اندام هایت...هر چه هست می دانم مداد قرمزی در دست داری!!چیزی که فکر نمی کنم تا پایان عمر از یادم برود یا بتوانم پاکش کنم!!!!!صادقانه بگویم چیز آزار دهنده ای است اما شیرینی هم دارد که نشان دهنده زوری است که تو می زنی تا رشد کنی و جایی برای خودت در این تن تقریبا کوچکم باز کنی...وقتی به این انرژی صرف کردنت فکر می کنم دلم می گیرد..سخت است جا نداشته باشی و مجبور باشی رشد کنی هر چند تو کار خود را می کنی و من مطمئنم که از پسش بر می آیی!!!!!!!! بیا معامله دیگری بکنیم تو الان منصرف شو از این نقاشی کردن ها و خطاطی ها منم قول می دهم هر وقت خواستی بعد از آمدنت وسایل هنر نمایی را در اختیارت بگذارم...فکر می کنم آن زمان هم برای تو هم برای من فرصت خوبی باشد تا با هم کنار بیاییم!!!!!!!!