ملیکاملیکا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره
آریانآریان، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره
آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

بهانه های زندگیم ملیکا و آریان و آنیتا

یک مامان هستم ک شیطونی دخترا و پسرم اینجا می نویسم

تولد 5 سالگی ملیکا

1395/2/31 4:43
نویسنده : مامان
386 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر نازم سلام عشق مامان مونس مامان همدم مامان 

امشب واست جشن تولد 5 سالگیت رو گرفتم با هر سختی که بود اخه داداش اریان سرما خوره و تب داره از دیشب اینجور شده دیشب تا صبح پاش بیدار بودم تا تبش بالا نره الان هم بیدارم و شما همگی خواب هستین .

امشب خیلی خسته شدم اجی کوچولو تو دل مامان هم خسته شده اخه امروز کلی کار داشتم واسه تولدت دخترم از تزیین و تمیز کردن خونه گرفته تا رسیدگی به داداش اریان خیلی خیلی خسته ام اما نباید بخوابم اخه میترسم داداشی تبش بره بالا از خدا می خوام بهم انرزی مصاعف بده تا بتونم با همه این شب بیداری ها کنار بیام

داشتم می گفتم دختر قشنگم امشب تو شمع 5 سالگیت رو فوت کردی و یک سال بزرگتر شدی دیگه واسه خودت خانم شدی بزرگ شدی راستش همه می گفتن جشن سنگین نگیرم به خاطر وصعیتم ولی من فقط می خواستم تو رو شاد کنم واسه همین همه عمه ها و عمو ها خاله و مامان جون و بابا جون و... همه رو دعوت کردم تا لبخند رو لبات ببینم تمام سختی ها رو به جون خریدم تا تو دخترم شاد باشی البته اجی کوچولو هم همراهی کرد و کم به دل مامان لگد زد انگاری اون هم فهمیده بود من خسته ام و اصلا ادیت نکرد

جشن خوبی بود کلی کادو واست اوردن از خونه ای که خاله اورده بود تا عروسک بابا جون تا اسباب بازی عمه و کلی کادو دیگه که تو بیشتر از همه از خونه خوشت اومد یه چادر مسافرتی کوچیک که بساط چای و خاله بازی تو رو تکمیل می کنه کلی دوق کردی و زودی علمش کردی شدی همسایه ما و کلی وسایل خاله بازی ریختی توش 

خوشبحالت ملیکا چقدر همه دوستت دارن و چقدر من عاشقت هستم 

دلم می خواد سال  دیگه جشن 6 سالگیت رو با حصور یه عصو جدید که الان مهمون دل مامان هست بگیرم 

ایشالله

تولدت مبارک دخترم

عکس ها رو سر فرصت میزارم برم داداشی رو پاشویه کنم

شب همگی  پر ستاره

پسندها (3)

نظرات (1)

بابکی
17 خرداد 95 16:51
سلااااااااااااااااااااااااااااااااام عزیزم چقد خوشحالم که به وبلاگت بازگشتی آخه وقتی نوشته هاتو می خونم انرژی میگیرم و بهت با این انرژی مضاعفی که داری آفرین میگم [پاسخ سلام عزیزه دلم خیلی دوست دارم هر روز بیام و بنویسم از همه چی ولی اینقدر سرم شلوغ شده که کم وقت می کنم از ایتکه از وب بچه های من دیدن می کنید انرزی می گیرم دختر گلت رو ببوس