ما چقدر خوشبختیم که تو پیشمون هستی
ما چقدر خوشبختیم که تو پیشمون هستی
ولی حیف که قدرتو رو نمیدونیم من خیلی شرمنده دل کوچیک و مهربونت هستم مامانی
به قدری غرق بازی های روزگارم که از تو و لذتی که بودن در کنار تو داره غافلم
لحظات باهم بودن دارن به سرعت برق از کنارمون رد میشن و ما ذره ای ازشون بهره نمیبریم و این خیلی بده
خیلی بدتر از اونی که حالا حالاها بفهمی
تا وقتی که خودت هم یه مادر باشی و عاشق بند دلت
وقتی دستاتو دور گردنم حلقه میکنی و پشت سر هم بوسه بارانم میکنی و برق چشمانت معنای تمام عشق را نشانم میدهد دلم برای همان لحظه ای که گذشت تنگ میشود
کاش میشد لحظات رو در همان حال نگه داشت
دلم این روزا خیلی تنگه خیلی غصه داره نمیدونم شایدم من خیلی حساس شدم اما از تو شرمنده ام
سرت داد میزنم تحمل شیطنت های تو رو ندارم میخوام همیشه اروم باشی (که محاله )
ولی ملوسکم این رو بدون عشق بی همتای من فقط تویی عزیز دل من تویی تحمل یک لحظه ناراحتی و مریضیت رو ندارم
فدای تو میشم تا تو اروم و راحت باشی این رو بدون هر چقدر هم که اذیت بکنی و منم تو رو دعوا کنم بازم دنیای منی یه لحظه بعدش منم که محکم در اغوشم میگیرمت و دست نوازش به سرت میکشم
و تو تنها جای امنی که سراغ داری همین اغوش منه هر قدر هم دعوات کنم یا به دلایل دیگه گریه کنی و ناراحت باشی سراغ هیچ کس جز من نمیری
فدات بشم که تا اروم میشی و اشک چشماتو پاک میکنم دستای کوچیک و نرمت رو میذاری رو صورتم و با چشمای قشنگ و سیاهت نگاهم میکنی و میگی مامان (بشید)یعنی ببخشید
اونوقت من دلم میخواد تا ساعت ها بغلم باشی و محکم در اغوشم نگهت دارم
چقدر دلم اروم میشه وقتی میبینم همه حالت ها و احساساتم رو درک میکنی و میفهمی تا بخوام بگم آخ یا حالت چهره ام تغییر بکنه زود متوجه میشی شب ها وقتی چشمامو می بندم تا الکی بخوابم تا تو بخواب می ایی و با دستایه نازت منو ناز می کنی و می بوسی منو و می گی لالا کن مامان خیلی مهربون و اروم میای کنارم و دستت رو میذاری رو صورتم و نوازشم میکنی
الهی فدای این همه درک و فهمت بشم که نمیخوای مامان رو اذیت کنی
خیلی به من و مخصوصا بابایی وابسته ای و این نگرانم میکنه نمیدونم چکار کنم با مهد تو این سن مخالفم جای تفریحی دیگه ای هم نیست نمیدونم چی میشه
اما این رو خوب میدونم هر چی که بشه هر چی که باشه من و تو مادر و دختریم و خوشحال که تو رو دارم
از همه شیطنت های این سنت لذت میبرم و حرف زدنات و کاراهای آنی و بزرگتر از سنت متعجبم میکنه و خوشحال که ذهنت خوب کار میکنه
خدایا هزاران هزار با شکر که فرزندی سالم به من هدیه کردی این قدرت و توان رو به من عطا کن تا خیانت در امانتت نکرده باشم و بتونم به خوبی تربیتش کنم
خدایا همه فرشته های کوچکی رو که به ما هدیه کردی در میان دستان مهربان خودت و در پناهت حفظشان کن از قضا و بلا و هر بدی که هست