ملیکاملیکا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره
آریانآریان، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره
آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره

بهانه های زندگیم ملیکا و آریان و آنیتا

یک مامان هستم ک شیطونی دخترا و پسرم اینجا می نویسم

خسته ام ...

1391/10/11 14:14
نویسنده : مامان
596 بازدید
اشتراک گذاری

آنقدر حالم نا خوش است که فقط و فقط دلم می خواهد روزهایم شب شوند و بگذرند سریع تر....آخ که چقدر دلم برای خودم تنگ شده...می دانی دختر ناشکر نیستم اما تا دلت بخواهد از زمین و زمان شاکیم....از خودم و حال و روز این روزهایم، از تو که خوب می دانی چه طور پا روی دمم بگذاری و روی این اعصاب درب و داغانم پیاده روی کنی، از انرژی نداشته ی این روزهایم....

حالم بد است..حالم به هم می خورد از تمام چیزهایی که این روزها دست به دست هم می دهند تا عصبی ترم کنند و دلتنگ تر...حالم به هم می خورد از خودِ خودم موقع تعویض پوشکت که جانم را به لب می رسانی هر بار...خسته ام ازاین شب بیداری هایت که تمام انرژی من را گرفته و کلافه ام کرده (الان یک هفته ای هست که شبها تا دم دمایه صبح بیداری و نا ارومی می کنی و صبح ها می خوابی حسابی کلافه شدم و هر کاری می کنم نمی تونم خودم رو با زمان خوابت وقف بدم دیشب از سر درد فقط اروم اروم گریه می کردم که مبادا بشنوی و تو هم گریه کنی)....خسته ام از صدای گریه ای که حتی شب موقع خواب هم خوابش را می بینم...می بینی دختر آرام نیستم...آرام نیستم تا وقتی وسط اشک هایی که دیگر کنترلشان دستم نیست و تو می آیی و آرام لبان کوچکت را روی لبانم می گذاری و می بوسیم واکنش داشته باشم...فقط اشک می ریزم....

خسته ام نه از تو که از خودِ خودم...

خدایا حالم را تو بهتر می دانی و می دانی ناشکر نیستم اما خسته ام خیلی خسته...ای کاش آرام بگیرم..

پی نوشت1: دلم یک جای دور می خواهد دورِ دور..ای کاش می شد گاهی از تمام نسبت هایم مرخصی بگیرم..نسبت مادر بودن، همسر بودن , زن بودن و.. خلاصه خودم باشم ..خودِ خودم

پی نوشت2:دلم نصیحت شنیدن نمی خواهد...

پی نوشت3: چشمانم می سوزند امشب.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

سمیرا عامری
11 دی 91 18:45
سلام عزیزم خوبی؟پس عشق است مجرد بودن،خوشبحال خودم


سلام عزیزم. اره گلم تا می تونی از ازادی هایی که داری استفاده کن
مامان راحیل
11 دی 91 18:48
سلام به روی ماه خودت و دخترنازت،بازم حرف دل من را زدی عزیزم،خداییش به عقب برمیگشتم عمرأ ازدواج نمیکردم/مرسی


سلام عزیزم . این روزها خیلی ملیکا اذیت می کنه مخصوصا شبها موقع خواب پدرمو در میاره .
سعید رحیمی
11 دی 91 19:43
به فکر آینده باش/دلشاد و سرزنده باش/به انتظار طلعت خورشید تابنده باش...


سلام . ممنون
کژال مامان عایشه
11 دی 91 21:52
سلام خواهرگل و مهربونم وعزیزم،فدای قلب مهربونت بشم زندگی همینه خواهرخوبم،سعی کن همیشه شاد باشی و از غم و اندوه فرارکن،همیشه بوجودت افتخار میکنم،خودت و عشق خاله ملیکاجان رو از راه دور از صمیم قلب میبوسم،بوس بوس بوس بوس بوس بوس


سلام عزیزم . این روزها یه کم عصبی هستم اونم فقط به خاطر بی خوابی هست اخه ملیکایی ساعت خوابش بهم ریخته و شب و روزش عوض شده . عزیزم تمام سعیم رو می کنم تا دوباره سرحال و سرزنده باشم . می بوسمت از دور تو و دختر نازت رو می بوسم
مامان ساحل تپلک نازمن
11 دی 91 22:05
سلام سمیه عزیزم،سمیه ازتو دیگه بعیده اینقدر ناامید و بیحال باشی!!!! اگه پیش من بودی حسابی سرحالت میاوردم،سمیه خجالت بکش دیگه نبینم ازاین چیزها بنویسی باشه گلم؟


سلام عزیزم . چشم عزیزم دیگه گلایه ای نمی کنم. با داشتن دوستایی مثل شما هیچ غمی ندارم . بووووووووووووس
کژال مامان عایشه
11 دی 91 23:39
سلام خواهرخوب و مهربونم متأسفانه یکماهی باید بریم جایی...متأسفانه آنجاکه میریم به اینترنت دسترسی ندارم،انشاالله یکماه دیگه که برگشتیم با افتخار برات پیام میزارم دلم برای خودت و عروسک نازخاله،عشق خاله بشدت تنگ میشه،از راه دور میبوسمتون،با چشمانی اشکبار فعلا خدانگهدار...


سلام خواهر خوبم امیدوارم هر جا که باشی سر حال و سر زنده باشی . عزیزه دلم مواظب خودت و دخترت باش. این یک ماه حسابی دلم واسه خودت و پیامهات تنگ می شه . گلم زود بیا که بی صبرانه منتظر امدنت هستم
از دور می بوسمت . بوووووووووووووووس. خدانگهدارت عزیزم
سعید رحیمی
12 دی 91 11:35
همه رفتن کسی دور و برم نیست/چنین بی کس شدن در باورم نیست/اگر این آخرو،این عاقبت بود/به جز افسوس هوایی در سرم نیست..


سلام. زیباست
سعید رحیمی
12 دی 91 11:45
قسمت تو همین بوده که بر سرت گذشته/نکن گلایه از فلک،این کار سرنوشته...


رحیمی سعید
12 دی 91 11:54
خدایا...خداوندا،،کسی را که قسمت دیگریست سر راه ما قرار نده،تا شبهای دلتنگیش مال ما باشد و روزهای خوشیش برای دیگران...


الهی امین
مامان عاطفه
12 دی 91 12:58



سلام . خوبی؟
سعید رحیمی
12 دی 91 13:05
خواب سبز رازقی باش/عاشق همیشگی باش/خسته ام،از تلخی شب/تو طلوع زندگی باش


زیباست
مامان شادی
12 دی 91 18:48
سلام!!! تو زندگیت تنوع ایجاد کن تا از این خستگی در بیای


سلام عزیزم . ممنون از راهنماییت خودم هم تو همین فکر بودم که یه تغییری تو دکراسیون خونه بدم ایشالله تا عید همه چی عوض می شه . منتظره ایده هات هستم
مامان عاطفه
13 دی 91 11:07



سلام عزیزم واسم تعریف کن . زود باش . دلم نمی خواد ناراحت ببینمت
مامان عاطفه
13 دی 91 14:01
سلام عزیزم از چی تعریف کنم؟


سلام عزیزم از هر چی دلت می خواد از هر چی دوست داری
بوووووووس
مامان عاطفه
13 دی 91 18:25
عزیزم بعد ازچندشب غیبت بالاخره امشب دوباره مهمون ویژه دارم,,,آخون جون


سلام عزیزم . امیدوارم همیشه خوشحال باشی
مامان ساحل
13 دی 91 20:35
سمیه جان/ملیکاجان/دوستتون دارم


سلام عزیزم ممنون گلم
سعید رحیمی
13 دی 91 23:48
به مجنون گفت روزی ساربانی/چرا بیهوده در صحرا روانی/اگر با(لیلت)باشد سرو کار/شده اون بیوفا،با دیگری یار...
رحیمی
14 دی 91 10:01
به مجنون گفت روزی ساربانی/چرا بیهوده در صحرا روانی/اگر با((لیلیت))باشد سروکار/شده اون بیوفا با دیگری یار...


سلام . ممنون زیباست
خدیجه جنوبی
14 دی 91 10:19
سلام عزیزم،مرسی،تشکر،ممنون بخاطر وبلاگ خوبت


سلام عزیزم . ممنون گلم . نظر لطفته
مامان عاطفه
14 دی 91 10:49
سلام عزیزم،امیدوارم روزهای شاد و پرنشاطی در پیش رو داشته باشی


سلام عزیزم ممنون گلم و همچنین این ارزو رو برای شما دارم