ملیکاملیکا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره
آریانآریان، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره
آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

بهانه های زندگیم ملیکا و آریان و آنیتا

یک مامان هستم ک شیطونی دخترا و پسرم اینجا می نویسم

17 ماهگیت مبارک

1391/7/28 3:40
نویسنده : مامان
570 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه عزيزاني كه هميشه همراه ما هستند و با پيغام هاشون ما رو خوشحال مي كنند

سلام دختر نازم 

۱۷ ماهگيت مبارك باشه نفسم اميدوارم هميشه سالم و سرحال شاد باشي و ۱۷ سالگي و ۱۷۰ سالگيت رو هم به سلامتي ببيني

امروز دختر نازم 17 ماهش تموم شد. ماشاالله دیگه برای خودش خانومی شده و هر روز شیرین تر از قبل.... و صدالبته شیطون تر

2110000017 ماهگیت مبارک عزیز دل مادر21100000

 

 

 

ملیکای خوشگل ما 8 دندون داره 4تا بالا و ۴ تا پايين البته 2 تا دیگه هم به تقارن تازگي سرك كشيده 

 

خانم طلاي ما ديگه كاملا بدو بدو مي كنه و مثل مرغابي هر جا من مي رم دنبالمه (ماشالله يادتون نره) و کلی با زبون خودش سخنرانی می کنه جدیدا به همه می گه بابا ولی به باباش به معنای واقعی می گه بابا و اگر هم نخواد سر به سر من بزاره با کلی خواهش و التماس که من بابا نیستم من مامانم یه مامان شیرین هم به من می گه  و کلماتی مثل آب، پیشی، هاپو، توتو، دد، به به تاب و بوف پا دست دودو نی نی  (به زبون خودش) و ... می گه ، عاشق تلفنه و میاره و می زنه به سینش که یکی رو بگیر من باهاش حرف بزنم اونم قربون صدقم بره ، عاشق حموم و آب بازی و کافی یکی بره حموم بدو می ره دنبالش  اگه هم نبرنش دلا می شه و می خواد از زیر در ببینه اون تو چه خبره و به زور و ، عاشق بستنی مخصوصا از نوع چوبی و خودش بگیره دستش ، میاد دستم رو می گیره و می گه بریم سر یخچال و هی می گه به به  ، عاشق  قایم موشکه و زودی می ره زیر میز یا پشت پرده و قایم می شه و منم مثلا هی باید صداش کنم ملیکا کجایی و برای اینکه پیداش کنم از خودش صدا در می اره و من پیداش می کنم و کلی باهم این جوری بازی می کنیم ، بعضی شب ها نصف شب بیدار می شه و وقتی می رم اتاقش می بینم بلند شده و بالش و ملحفه اش زیر بغلشه و اشاره می کنه من رو ببر پیش خودتون ، عاشق کتاب و مجله است و بعضی اوقات تا نیم ساعت می شینیم و باهم یه مجله رو هی ورق می زنیم می رسیم به ته و با دست اشاره می کنه تموم شد دوباره از اول و هی کارمون اینه ورق بزنه تا ته مجله و هر صفحه رو برام تعریف کنه و می گه تو دست نزن فقط تماشا کن من ورق بزنم منم می گم چشم ، تمام اعضای بدنش رو می شناسه

 

عاشق کرم و لاک و خلاصه از این قرتی بازی هاس و می اد کنار میز توالت و انگشتش رو می کشه به لبش که براش باید بزنیم البته الکی براش مي زنم و كلي كيف مي كنه و ژست مي گيره خدا به دادمون برسه با اين دختر قرتي 

 

چقدر اين دفعه حرف زدم اميدوارم چشمتون خسته نشه

ساعت تایپم رو ببینید من دیگه میرم بخوابم تا خانم خانما بیدار نشدن

فعلا بای

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

خاله سمانه
29 مهر 91 0:41
الهیییییییی خاله جیگرتو بخوره
عسسسسسسلی عسلم
میسا خانم زود بزرگ شو با هم بریم خیابون تا واست هر چی خواستی بخرم
عاشقتتتتتم


سلام خاله سمانه من هم تو رو خيلي دوست دارم . بووووووووووووووووووووووووس
مامان(عایشه)
29 مهر 91 10:40
سلام خواهرخوبم خوبی فداتشم؟منم بهت تبریک میگم انشاالله1000ساله بشه قربونش بشم بوس بوس بوس بوس بوس بوس بوس بوس


ممنون عزیزم
منم می بوسمت
مامان تپل/اصفهان
29 مهر 91 14:37
سلام عزیزم،حلالم کن یکماهی نیستم دارم میرم حج حلالم کن التماس دعا


عزیزم خوش به سعادتت خوشبحالت ایشالله سفر خوبی داشته باشی و بعد از یک ماه دوباره ببینمت
تو رو خدا من و خانواده ام رو فراموش نکن و دعامون کن
سفر خوبی داشته باشی عزیزم
التماس دعا
دایی ابوالفضل
29 مهر 91 19:29
سلام گل دختر.
امیدوارم سایه بابا جواد و مامانی همیشه بالای سرت باشه.


سلام اقا ابوالفضل
ممنون دايي كه به وبلاگ من سر زدیي بازم بيا به خاله الهام هم سلام برسون. حتما بیایید اینجا دلمون واستون تنگ شده


نانا و نینی جون
29 مهر 91 20:45
ای جان قربونش برم که اینقد شیرینه
وقتی به نینی جونت نگاه معصومانه مادرانه نگاه میکنی برای منم دعا کن به همین زودیا مادر بشم


سلام عزیزم
حتما دعاتون می کنم بهمین زودی شما هم نی نی نازتون رو تو اغوش می گیرید
ممنون که به ما سر زدید