لجبازی تا این حد
خیر سرم یک فیلم می خواستم که ببینم...ملیکایی میرود و تلوزیون را خاموش می کند...می گویم:" نکن مامان! دارم میبینم! "و دنگ!!! چشمش برق میزند که آخ جوووون! همون کلمه! یعنی دقیقا می دانم که توی دلش این را می گوید وقتی از دهنم می پرد که: "نکن" زیر لب می گویم لعنت بر دهانی که بی موقع باز شود و تلوزیون را روشن می کنم...نیازی هست که بگویم دوباره خاموش می کند؟ از آن بدتر اینکه رویش را می کند به من و کاملا شیطانی طوری می خندد! یک طوری که یعنی:" تو که باز نشستی سر جات! نمیخوای ازم تقدیر به عمل بیاری بابت این کار بامزه ام؟!!" لجم می گیرد...کنترل را بر می دارم...هی خاموش می کند و هی من روشن می کنم...یعنی حدود 20 بار تکرار می کنیم...ها؟ کی آخر کوتاه می آید؟؟ همان که دلش به حال تلوزیون nاینچی که قرار بود باهاش فیلم های توپ ببینیم می سوزد!
یک همچین وضعیتی داریم ما یا این فسقل که هنوز یک سال نیمش هم نشده!