ملیکا نماز می خونه
سلام
قبلا گفته بودم که ملیکا وقتی من یا مامان جون یا بابا جون یا خاله نماز می خونیم میاد کنارمون و کلا رو دل می خوابه و لبهاشو می زاره رویه مهر ولی دیروز که بابا جون داشت نماز می خوند ملیکا با دقت نگاه می کرد و هر بار که بابا جون سجده می کرد ملیکا هم پیشونیش رو می زاشت رو مهر و به حالت سجده هم بود و بلند می شد و خودش رو به حالت رکوع می کرد و هی دوباره خم می شد و رکوع می کرد و می ایستاد و چون دیده بود ما در حین نماز خوندن لبهامون تکون می خوره و یه چی می گیم ملیکا هم لبهاشو تکون می داد و الکی حرف می زدالبته خیلی اروم انگاری داره ذکر می گه اینقدر با مزه نماز می خوند که همگی جمع شده بودیم و نگاش می کردیم البته ازش عکس و فیلم هم گرفتم که تو پستهایه بعد می زارمشون
نماز ملیکا خیلی رکوع داره و تعداد سجده هاش هم زیاده ولی هنوز قنوت نداره هههههههههههههههههههه
دیروزخیلی بابا جون رو تو نماز خوندن اذیت کردی و تا بابایی می خواست سجده کنه یادت می اومد تو هم باید سجده کنی مهر رو بر می داشتی و فرار می کردی و یه گوشه ای می زاشتی و سجده می کردی و دوباره میاوردی جلویه بابایی می زاشتی . ولی اون تکون دادن لبهات و رکوع رفتنت واقعا جالب بود من فکر نمی کردم دخترم اینقدر با هوش است و اینقدر با دقت الگو برداری می کنه
ملیکا در 20 مرداد نماز خوندنش خیلی پیشرفت کرد یعنی در یک سال دو ماه و 24 روزگی