ملیکاملیکا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره
آریانآریان، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره
آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

بهانه های زندگیم ملیکا و آریان و آنیتا

یک مامان هستم ک شیطونی دخترا و پسرم اینجا می نویسم

این روز ها .....

1390/12/27 11:19
نویسنده : مامان
504 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

چقدر این روزها روزهای دل چسبیه... ملیکا خودشو میندازه تو بغل مامانش... همش غر میزنه که مامان بیا بشین پیشم... اگه چند ساعت مامانشو نبینه دلش براش تنگ میشه...niniweblog.com

ولی عزیز دلم.... چند تا نصیحت مادرانه برات دارم...niniweblog.comماچ

 

البته به امید خدا وقتی بزرگ بشی و این وبلاگ رو بخونی این نصیحتا به دردت نمیخوره ولی بذار من یه کم مامان بازی در بیارم...

لطفا انقدر موهای مامان رو نکش... نکن.... دوست داری مامانت کچل باشه دخترم؟؟niniweblog.com

بی زحمت دست به گوشواره های من نزن... گوشم رو زخم کردی انقدر که یه هو حمله کردی و گوشوارمو کندی و پرتاب کردی... خسته شدم انقدر دنبال گوشواره گشتم( من باید همیشه گوشواره تو گوشم باشه در غیر این صورت گوشم زخم میشه)آخ

وقتی دارم لباس تنت  میکنم نق نزن... هوا سرده نمیشه که لباس نپوشی... مریض میشی...niniweblog.com

 

و اما مهمتر از همه.... دخترم عزیزدلم ... تو بیداری  هم شیر بخور لطفاااااااااااااااا... چرا همش باید من تو رو بخوابونم بعد شیر بخوری؟؟؟؟ مگه طعم شیر فرق میکنه؟؟؟؟ مگه مامانت عوض میشه؟؟؟؟   موهامو سفید کردی سر این شیر خوردنت....niniweblog.com

و اما یه کار دیگه اینکه بهت می گم مامانی رو ناز کن و تو هم با کمک من شروع به ناز کردن می کنی ولی همین که دستم رو بر می دارم ناز کردن تبدیل می شه به کتک و چنگ و .... وحسابی صورتم رو زخم کردی اخه مامانی زورت میاد یه کم منو ناز کنی تا ذوق کنمگریه

یه وقت نگی چه مامان غر غرویی دارمااااااا...niniweblog.com اصلا همه ی این کارا و اذیتا فدای یه تار موی تو... به دل نگیرماچماچ

 داشتم میگفتم  که این روزا دل چسبه... به خاطر اینکه ملیکا یاد گرفته دست میده... دست دسی میکنه niniweblog.comولی کوتاه و نا مرتب...البته این کارا رو بیشتر تو خونه خودمون انجام میده و همش مامانش رو پیش بقیه ضایع می کنه(فدای سرت مادر)

وقتی میگم جواد بیا... به شدت دست و پا میزنه... و بابایی رو خیلی دوست داره

تازه مامان جون رو هم خیلی خیلی دوست داره... تا میبینتش دستاشو باز میکنه و می پره تو بغلش... اگه  بره و بغلش نکنه گریه میکنه... و وقتی باهاش بازی می کنه حسابی براش میخنده...niniweblog.com 

الهی دورت بگردم الان که دارم واست می نویسم اومدی کنارم و خودتو لوس کردی تا بغلت کنم و داری از دیدن وبلاگت ذوق می کنی و هی تلاش می کنی دستت به صفحه کلید برسه ایییییییییییی جوووووووووووون

 اینقدر دوست داشتنی و خواستنی می شی که می خوام محکم بغلت کنم و بوسه بارونت کنم می خوام بخورمت وای که چقدر خوشمزه اییییییییییییییییی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان طاها
4 بهمن 90 17:41
عکس نی نی های بهاری تو وبلاگه طاهای من
اطلاعات بیشتر : سلام به همه مامانهایی که نی نی هاشونو تو بهار 90 به دنیا آوردن. من در نظر دارم عکسه تمام نی نیهای بهاری رو با آدرس وبلاگشون تو وبلاگه محمد طاها بزارم اینجوری زودتر و بهتر با مامانهای بهاری و نی نیهاشون زودتر آشنا میشیم و میتونیم از نظراته همدیگه استفاده کنیم هر کی مایل به این کاره تو قسمت نظرات وبم نظر بده که با عکس نی نیه اون شروع کنیم.


سلام عزیزم خیلی کار جالبی هست حتما بهت سر میزنم
بابکی
5 بهمن 90 16:30
سلام مامان ملیکا جون
واقعا دمت گرم
وبت خیلی باحال و مامانیه
ایشاا... هرچه زودتر ملیکا جون بزرگ بشه و تو ساخت وبلاگش کمکتون کنه
شادیهاتون مستدام


از اینکه به من و دخترم سر زدید ممنون بازم بیایید
و با نظر هایه زیباتون منو تو ساخت این وبلاگ همراهی کنید
خیلی خوشحال شدم که بهم سر زدید
مامان طاها
5 بهمن 90 17:13
امرتون اجرا شد همیشه شاد و خرم باشید.


ممنون عزیزم