ملیکای من در اواخر 14 ماهگی
امروز روز شنبه هوا خوبه و دختر خوشگل و ملوس من بزرگتر شده خوب راه میره و حرف میزنه البته نامفهوم ولی خیلی با نمک که فقط خودش میفهمه چی میگه تو آشپزخونه یاد گرفته کابینت و باز کنه و از اون ماکارونیهای پیچی دو تا برداره و ماکارانی هایه دیگه رو پخش کنه و تمام ادویه ها رو بریزه کف اشپزخونه و قاشق چنگالها رو پخش کنه در کل روزی چندین بار من باید اشپزخونه رو تمیز کنم بیسکویت و کیکاشو داخل یکی از کابینت ها قایم کردم که جاشو یاد گرفته و می ره درش رو باز می کنه و همشونو می ریزه بیرون خلاصه عالمی به پا کرده که نگو و نپرس هی میره شیشه بوفه رو محکم میزنه و نگاه میکنه که بهش یک چیزی بگیم دستوراتو خوب اجرا میکنه و خو...