ملیکاملیکا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره
آریانآریان، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره
آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

بهانه های زندگیم ملیکا و آریان و آنیتا

یک مامان هستم ک شیطونی دخترا و پسرم اینجا می نویسم

برای دخترم با عشق می نویسم

دختر نازنینم گفتنی ها ی زندگی بسیار است و نا گفتنی ها بیشتر... برایت با عشق نوشتم پس تو نیز با عشق بخوان ..هر زمان که دوست داشتی بخوان.. و من نگاهم به آینده ای روشن است تا شاید روزی  با دیده ی بیناتر از امروز بازهم بنویسم
3 مهر 1390

ما برگشتیم

سلام دیروز از مسافرت برگشتیم خیلی خوش گذشت رفته بودیم کرج و از اونجا با بقیه رفته بودیم شمال خیلی خوب بود من همش مراقب تو بودم تا مریض نشی همش حواسم  به تو بود و از خدا می خواستم مواظبت باشه عزیزم تو دخمل خوبی بودی و خیلی کم مامان رو اذیت کردی الهی دورت بگردم واکسن 4 ماهگیت رو نتونستم سر وقتش بزنم اخه شمال بودیم و ترسیدم مریض بشی واسه همین امروزمن و بابا بردیمت  واکسنت رو زدیم الهی بمیرم موقعی که واکسن  زدی زیره گریه دلم طاقت نداشت ببینه واسه همین بابایی کنارت بود بعدش اومدم کنارت و بغلت کردم تا اروم بشی فدات بشم زود اروم شدی و الان اروم گرفتی خوابیدی خدایا شکرت بابت این هدیه ی زیبا ,خدایا ممنون ,نم...
3 مهر 1390